چهرهای بازی
علاوه بر نظریه مذکور ، روانشناسان معاصر به تاثیر از آنها شش چهر زیر را در بازیهای کودک کشف کردند .
· بازی ، برانگیخته درونی است نه سایتهای فیزیولوژیک یا خواستههای اجتماعی .
· بازی با توجه به وسایل بیش از هدفها مشخص میشود .
· بازی با پرسش من با این شی چه میتوانم بکنم؟، هدایت میشود. بنابراین بازی غیر از کاوش است. زیرا در کاوش این سوال مطرح است: این شی چیست و با آن چه میتوان کرد؟
· بازی متضمن وانمودی است روی کاربرد اشیا .
· بازی با آزادی از مقررات خارجی تحمیلی مشخص میشود .
· بازی متضمن فعالیت است .
بازی بهترین وسیله است که کودکان:
به آنچه شخصا دوست دارند، بپردازند. مقررات لازم را شخصا وضع کنند. احساس هویت و استقلال کنند. مقدار وقت لازم و حتی زمان و مکان را شخصا انتخاب کنند. آنچه را که میخواهند تجربه کنند، کشف کنند، و بیاموزند. به تبادل عاطفی با همسالان خود بپردازند. به میزان نیازشان لذت ببرند و خوشحال شوند. مسائل زندگی را در خود تجربه کنند، به درونسازی و برونسازی بپردازند.
امیال سر کوفته خود را ارضا کنند، تشنجهای خود را کاهش دهند و از بین ببرند. مهارتهای حسی حرکتی خود را رشد و گسترش دهند. در دنیای خیالی خود فرو روند. نقشهای جنسی خود را دریابند، به خلاقیت برانگیخته شوند. با انظباطهای لازم جهت زندگی جمعی آشنا شوند و خود را در خویشتن رشد و گسترش دهند.
خصایص بازی کودکان
· بازی کودکان تحت تاثیر سنت است، به این معنا که در بازیهای خود از بزرگسالان تقلید میکنند.
· بازی از الگوی قابل پیشبینی رشد و تکامل ، پیروی میکند.
چهار دوره بازی
برای کودکان چهاردوره یا مرحله نام میبرند که به قرار زیر است:
*مرحله کاوشی: که تا حدود 3 ماهگی است و بازی کودکان عمدتا عبارت است از: نگاه کردن به اشخاص و اشیاء و احیانا کوشش برای گرفتن اشیایی که جلو چشمشان میگیرند. بعد از آن کودک سعی میکند همه چیز را بگیرد، زیرا میتواند حرکات اعضای بزرگ بدنش را تا حدی کنترل کند.
*مرحله اسباببازی : از یک سالگی آغاز و بین 5 و 6 سالگی به اوج خود میرسد. در این دوره ، کودک با اسباببازیها ، بازی و آنها را جاندار میپندارد و با آنها صحبت میکند و آنها را تنبیه یا تشویق میکند.
*مرحله بازی حرکتی و نمایشی: معمولا پس از ورود به مدرسه ، بازیهای کودک ، عمدتا حرکتی و نمایشی است، جز هنگام تنهایی که ممکن است به اسباببازیهای خود پناه ببرند. در این مرحله کودک به بازیهای ورزشی و جمعی میپردازد.
*مرحله بازی رویایی: که حدود بلوغ شروع میشود و کودک دیگر به فعالیتهای بازی علاقه نشان نمیدهد و بیشتر اوقاتش را در بازیهای رویایی صرف میکند.
بازی در جریان افزایش سن کودک
تعداد فعالیتهای بازی با افزایش سن بیشتر میشود. البته وجود امکانات و همبازیها در این اصل مؤثر است. با افزایش سن ، بازی شکل اجتماعی پیدا میکند و کودک از محوری بیرون میآید. تعداد همبازیها با افزایش سن کمتر میشود. بازی روز به روز خاصیت جنسی پیدا میکند و کودکان خردسالی که بازیها و اسباببازیهای دخترانه و پسرانه برایشان فرقی نمیکرد، با افزایش سن ، به بازیها و اسباببازیهای گروه جنسی خود متمایل میشوند که طبعا عامل فرهنگ جامعه در این تمایل بسیار مؤثر است. با بزرگ شدن بازی کودک کمتر فعالیت بدنی دارد. تقریبا نزدیکیهای بلوغ علاقه به بازیهای فعال به حداقل میرسد و او بیشتر به بازیهای سرگرمی و تفریحی علاقمند میشود، از قبیل گردآوری مجموعههای مختلف.
بازی و سازگاری اجتماعی کودک
بازی سازگاری کودک را پیشبینی میکند. نوع بازی ، تنوع فعالیتهای بازی و مقدار زمانی که کودک در بازی صرف میکند، همگی وضع سازگاری شخصی و اجتماعی او را نشان میدهد. مثلا کودکی که عمدتا به بازیهای انفرادی و انزوایی میپردازد، در حالی که همسالانش با همدیگر بازی میکنند، معمولا سازگاری ضعیفی دارد. در بازی کودکان تنوع محسوسی وجود دارد. اگر چه همه کودکان همانند و قابل پیشبینی بازی را طی میکنند، اما همه آنها به شیوه همانند و در همان سن بازی نمیکنند.