فنون و روشهای مشاوره |
|
مشاور باید در دیدگاههای نظری و عملی فنون و روشهای مشاوره را بخوبی بداند.گرچه استفاده عملی از فنون مشاوره ، نوعی هنر است و موفقیت در آن با خصوصیات شخصیتی مشاور بستگی دارد.
|
تحولات فناوری آموزشی در قرن بیستم
|
کلیه واژه ها : |
|
![]() ![]() |
جامعه و علوم اجتماعی > روان شناسی > روان شناسی یادگیری جامعه و علوم اجتماعی > روان شناسی > روان شناسی رشد > روان شناسی کودک |
(cached) |
بازی درمانی
این تکنیک براساس انعکاس رفتار کودک است. باید احساسات کودک را طوری شناسایی کرد و آن را به کودک منتقل کرد که کودک نسبت به اعمال و رفتار خود آگاه شود.
کاربرد:
جهت درمان کودکان ناسازگار و کسانی که نسبت به حل مسائل مربوط به سازگاری مشکل دارند استفاده میشود.
محیط بازیدرمانی:
محیط بازی باید ثابت باشد و در واقع شامل یک محدودة بسته که عمدتاً یک اتاق مخصوص است که از لحاظ روشنایی و دما در جای مناسبی از ساختمان قرار داشته باشد. بچهها باید در محدودة اتاق بازی کنند و هیچیک از اسباببازیها را نباید از اتاق خارج کنند.
برای هر جلسه درمان یکسری اسباببازی از قبل تهیه میشود و در نظر گرفته میشود که عمدتاً شامل نوزاد عروسکی، بطری شیر نوزاد، مداد رنگی، سربازان عروسکی، تفنگ عروسکی، تعدادی عروسکهای کاغذی که بیانگر اعضای خانواده باشد، خانه عروسکی، خمیرهای بازی و توپ است که در اختیار بچهها قرار داده میشود و میگوییم: ((هر بازی که دوست داری انجام بده)).
اصول بازیدرمانی:
ترغیب نمیکنیم: برای مثال نمیگوییم (( اطمینان دارم که تو اینکار را انجام میدهی)).
حمایت نمیکنیم: برای مثال نمیگوییم ((من به تو کمک خواهم کرد تا تو این کار را انجام دهی)).
فشار وارد نمیکنیم: برای مثال نمیگوییم ((سعی کن مثل دیگران اینکار را انجام دهی)).
در اتاق بازی بچه آزاد است تا هر کاری که خواست انجام بدهد و هر بازی که انتخاب کرد بکند. اولین مکالمه از سوی بچه شروع میشود و درمانگر، گفتار بچه را عیناً فقط با تغییر ضمائر و افعال به خودش برمیگرداند.
اگر مکالماتی بین مربی و کودک در اتاق بازی انجام میشود نباید جلوتر از احساس کودک باشد چون این دخالت در تبیین احساس درونی کودک است مثلاً کودک میگوید من در اینجا از انجام هیچ کاری نمیترسم و هر کاری که میخواهم انجام میدهم. مربی برمیگردد و به کودک میگوید تو اینجا از انجام هیچ کاری نمیترسی و هر کاری که دوست داری انجام میدهی (ولی در بیرون، مقررات به تو اجازه چنین کاری نمیدهند). این جمله واپسین در واقع دخالت در تبیین احساسات کودک است و نباید در اتاق بازیدرمانی گفته شود.
در مواقعی هم درمانگر نباید سکوت کند؛ برای مثال زمانی که کودک در شخصیت خود شک ایجاد کرد و سؤالی برایش ایجاد شد برای مثال پسری در حالیکه با اسباببازیهای دخترانه بازی میکند میگوید: من دوست داشتم که دختر باشم. در چنین لحظهای مربی باید شخصیت و هویت بچه را برایش قطعی کند و بگوید تو دوست داشتی دختر باشی در حالیکه یک پسری.
حالا ممکن است کودک در محیط بازی کاری انجام بدهد که عملی تخریبی و غلط باشد. اصولاً بچهها در چنین شرایطی به صورت مربی یا درمانگر نگاه میکنند. جملهای که درمانگر باید بگوید این است که تو فکر میکردی که من برای اینکار تو را سرزنش کنم،مگر نه؟ مددجو میفهمد که شما در اینجا این کار را انجام نمی دهید و اصولاً یک پوزخندی تحویل شما میدهد و به کارش در آن زمان ادامه میدهد و شما نباید در آن مقطع مانع او شوید.
بازیدرمانی انفرادی:
به علت داخل نشدن عناصر انتقاد و تشویق در محیط درمان، درمان فردی به مراتب آسانتر و کاراتر از درمان گروهی است.
بازیدرمانی گروهی:
در بازی درمانی گروهی ترجیحاً دختر و پسر را از هم جدا میکنند. در ضمن اصل بازتاب احساسات و نقطهنظرهای کودک با دقت بیشتری باید حفظ شود تا کودک احساس نکند با سایر بچههای گروه مقایسه میشود؛ چه لفظ تحسین و چه لفظ انتقاد چنین احساسی را ایجاد میکند. برای مثال اگر کودکی کار مثبتی انجام داد نباید از کلمات ((آن میداند چه کاری انجام بدهد)) استفاده کرد و اگر کودکی بیهدف به گذراندن وقت خود مشغول بود نباید گفت ((تو مثل اینکه نمیدانی چه کار بکنی؟)). درمانگر باید احتیاط کافی بکار ببرد تا مبادا تمرکز واکنشهایی بر روی یک کودک به بهای بیتوجهی به کودکان دیگر تمام شود. درمانگر باید کوشش کند تا عقبترین کودک عضو گروه وارد جرگة ارتباط شود؛ حتی اگر آن فقط یک لبخند دوستانه باشد.
بازیدرمانی گروهی از لحاظ اینکه حضور کودکان دیگر در اتاق، تنشهای درونی کودک را کاهش میدهد و نسبت به درمانگر واکنش طبیعیتر خواهد داشت و بطورکلی دامنة گسترش ارتباط بین درمانگر و کودک را افزایش میدهد مفید است.
چگونه کودک را وارد اتاق بازی کنیم؟
برخوردهای کودکان در اتاق بازی از دامنة ترس همراه با اشکریختن و حالاتی شبیه هیستریک شروع میشود تا فعالیتهای گستاخانه اکتشافی در اولین جلسه که حاکی از صمیمیت است.
ارتباط با کودک را از طریق سلام و احوالپرسی شروع میکنیم. ما به کودک میگوییم ((آن عروسکی که روی میزه دوست داری؟)) در اینجا اکثر بچهها با خنده جواب مثبت میدهند و وارد اتاق بازی میشوند ولی تعدادی از بچهها ممکن است برخورد دیگری داشته باشند برای مثال میگریزند یا میگویند نه!
احتمال چنین امری هست. احتمال فراوان وجود دارد که کودک در پاسخ به سلام یک درمانگر پشت خود را به او بکند؛ در چنین شرایطی اصلاً نباید از زور استفاده کرد. حتی نباید جملاتی مثل این که ((ای وای چه اسباببازیهای قشنگی، آنجا پر از عروسک و ماشینه. تو که آنها را دوست داری، مگر نه؟)) را گفت؛ زیرا با این سؤال آخر در واقع شما مسؤلیت تصمیمگیری داشتید نه کودک.
در چنین شرایطی درمانگر باید از خطاب سوم شخص استفاده کند و بگوید: ((بچههای زیادی اینجا میآیند و از اتاق ما خوششان میآید)). اگر کودک باز قیافهای منفی گرفت و علاقهای به اتاق بازی نداشت، درمانگر باید بگوید ((تو از این عصبانی هستی که تو را اینجا آوردهاند))، ((تو دوست نداری کسی با تو اینجوری رفتار کند)) یا بگوید ((مثل اینکه تو دوست نداری با من صحبت کنی چون تو من را نمیشناسی؟)). بین این سؤالات پرسشی کمی هم توقف میکنیم تا کودک احساسات خود را نمایان کند. ((تو میخواهی برگردی خانه (کلاس)، بهرحال اتاق بازی آنجاست))، ((میخواهی قبل از اینکه به خانه برگردی (یا به کلاس برگردی) یکسری به آنجا بزنی؟)). اگر باز هم مثمرثمر نشد میگوییم قبل از اینکه به خانه برگردی باید در دفتر منتظر باشی، حالا خودت انتخاب کن! میخواهی در دفتر باشی یا در اتاق بازی؟ اگر باز هم نتیجه نداد هرگز از زور استفاده نمیکنیم و روی به گروهدرمانی میآوریم تا از تنشهای بچه کاسته شود. بعد از وارد شدن در اتاق بازی کودک را کاملاً در انتخاب بازی آزاد میگذاریم و هرگز کارهای انجام شده توسط کودک را تحسین نمیکنیم چون این عمل از سوی کودک به عنوان مراقبت تلقی میشود و بعدها جملاتی شبیه اینکه معلم مواظبمان هست را بیان میکنند.
گزارش یک نمونة عملی:
جیمز کودکی است پنج ساله که توسط درمانگرش اینگونه توصیف میشود:
او کودکی است سرگردان، جیغجیغو، فردی که به اصطلاح قدرت تشخیص و شناساییاش صفر است و گفتار هم ندارد.
در درجه اول این کودک در ورود به اتاق بازی واکنشهای منفی نشان میدهد و به هر طریق ارتباطی ممکن وارد اتاق بازی میشود.
در مرحله اول این کودک اسباببازیها را برداشته و به کف اتاق پرت میکند و یک نیم نگاهی به درمانگر میکند. خانوادة عروسکی را بهم میریزد،ماشینها را با سر و صدای تمام به هم میکوبد، فریاد میزند و خلاصه هر آنچه به دست میگیرد به وسط اتاق پرت میکند.
در جلسه دوم دوباره اسباببازیها را برمیدارد و به وسط اتاق پرتاب میکند، ماشینها را روی زمین هل میدهد و واگنها را جابجا میکند، گهگاهی صدای خنده و گاهی هم صدای ناله از خودش تولید میکند در چنین شرایطی به محض خنده کودک درمانگر میگوید ((جیمی اینکار را دوست داره)) یا ((جیمی فکر میکنه این کار جالبه)) و در هنگام ناله کودک درمانگر میگوید ((جیمی این کار را دوست نداره، جیمی ناراحت شده)).
در جلسه سوم جیمی فعالیتهایش را معطوف این کار میکند. این بار درمانگر به محضی که کودک اسباببازی از زمین برمیدارد، اسم آنرا میگوید. در مراحل بعدی کودک از این کار خوشش میآید به دفعات این کار را انجام میدهد و منتظر میماند که درمانگر نام آن وسیله را بگوید. درمانگر در ضمن باید حالات کودک را بیان کند. برای مثال جیمی داره واگن را هل میده. جیمی داره تیراندازی میکنه.
در جلسات بعدی، درمانگر به همان ترتیب عمل میکند؛ منتها این بار جیمی منتظر شنیدن نام وسیلهها میماند و در صورت توانایی خودش هم با درمانگر تکرار میکند. بعد از گذشتن چند جلسه جیمی دارای گفتار دو کلمهای است. او وقتی وارد اتاق بازی میشود سلام میکند و به آرامی به سمت اسباببازیها میرود و شروع به بازی میکند و هر وقت اسباببازی از زمین برمیدارد به صورت مربی نگاه میکند و نام آنرا میگوید رفتار پرخاشی او بسیار کم شده است و میتوان گفت در بسیاری از موارد قطع شده است و هر روز به ذخیرة واژگانی او افزوده میشود و در واقع کار درمانی ما مناسب پایهریزی و انجام شده است.
بازی درمانی چیست ؟
بچه ها همیشه بازی می کنند پس چرا باید به بخش بازی درمانی مراجعه کرد؟
بازی درمانی وسیله است برای رهاسازی استرس های مربوط به رشد و یادگیری مهارتهای تازه.
از این شیوه زمانی استفاده می شود که کودکان و نوجوانان به صورت کلامی همکاری نمی کنند و به وسیله بازی احساسات خود را آشکار می سازد.
کودک با قرار گرفتن در موقعیتهای زندگی از طریق نمایش در اتاق بازی به مهارتهایی مثل حل مسأله و تصمیم گیری، مهارتهای اجتماعی در سطح بالاتر و اعتماد به نفس بالا تر دست می یابد. از آنجایی که دنیای کودکان با دنیای بزرگسالان متفاوت می باشد. بازی وسیله ای برای نزدیک شدن به دنیای کودکان و یافتن علت رفتارهای نامناسب آنهاست.
کودکان معمولاً نیازها و ناراحتی های خود را به وسیله بازی با عروسکها، حیوانات و سایر وسایل اتاق بازی نشان می دهند.
روانشناس پس از علت یابی رفتارها یک برنامه درمانی برای کودک در نظر گرفته و علاوه بر آن راهکارهای عملی نیز به خانواده می دهد. در صورت همکاری
متقابل خانواده و استفاده از راهکارهای مناسب می توان بهبود رفتارهای کودک و پیشرفت او را مشاهده کرد.
بازی درمانی به دو شیوه اجرا می شود الف : انفرادی ب : گروهی
باز درمانی گروهی بیشتر برای بچه هایی که مشکل ارتباطی و انزوا طلبی دارند، مفید می باشد. این شیوه سبب افزایش همکاری و پذیرش قواعد و قوانین گروه
از سوی بچه ها و رعایت آن می شود.
تعاریف بازی درمانی:
به روان درمانی با کودکان ، بازی درمانی گفته می شود. کودکان از طریق بازی راحتتر از صحبت کردن می توانند احساسات و تخیلات خود را بیان کنند.
بازی برای کودکان فعالیتی مهم است که به رشد آنان کمک می کند و به طور طبیعی درمان کننده نیز هست. بازی درمانی یک فن تخصصی برای درمان
برخی از مشکلات دوران اولیه کودکی است که از اصول روانکاوی منشا گرفته است. از بازی درمانی در مراکز کاردرمانی نیز استفاده می شود.
-بازی درمانی، رویکرد فعالی است که می توان آن را به طور انفرادی و یا گروهی به کار برد، به گونه ای که به کودکان و گاهی اوقات به نوجوانانی که در طی
درمان کلامی همکاری نمی کنند اجازه می دهد تا به واسطه بازی، احساسات هوشیار و ناهوشیارشان را آشکار سازد.
برخ بازی را به عنوان مؤلفه ای از تحول شناختی و عقلانی مورد توجه قرار می دهند. بعضی بازی را فرآیندی برای رهاسازی از استرس های مرتبط با رشد و بزرگ شدن می دانند. از نظر برخی از صاحبنظران بازی بازتابی از فشارهای فرهنگی است یا وسیله ای برای یادگیری مهارتهای تازه.
حیطه های خدمات بازی درمانی:
1. کودکان ADHD
2 - بچه ها با مشکل اضطرابی
3- ترس از ارتفاع، تاریکی و ...
4 - پرخاشگری
5 - لجبازی
6 - اختلالات عاطفی و مشکلات خانوادگی از جمله طلاق، مرگ یکی از والدین
7 - اتیسم
8 - نقص توجه
? تفاوتهای رفتاری در بازی کودکان
یکی از راههایی که میتواند تفاوتهای رفتاری بین زن و مرد را توجیه کند، مشاهده این تفاوتها در سازمان اجتماعی بازیهاست که الگوهای تعامل اجتماعی خاص را از طرف هر دو جنس میطلبد.
در مورد تفاوت بازیها در بین کودکان دبستانی، تحقیقی توسط لاور در سال ???? صورت گرفت. او شش ویژگی در بازی کودکان را به شرح زیر مشاهده کرد.
?) دخترها بیشتر از پسرها در محیطهای سربسته و محیط خانه بازی میکنند.
?) پسرها تمایل به بازی در گروههای بزرگ را دارند.
?) گروههای بازی پسران را افرادی با سنین مختلف تشکیل میدهند. به عبارت دیگر دامنه سنی همبازیهای پسران گسترده و وسیع است.
?) دختران در بازیهای پسرانه شرکت میکنند ولی عکس قضیه کمتر اتفاق میافتد.
?) در بازی پسرها رقابت وجود دارد.
?) بازی پسرها از نظر زمانی طولانیتر از بازیهای دختران است.
? دنیای دخترها
دختران در گروههای کوچک بازی میکنند و اکثر مواقع بازیهای دو نفره را ترجیح میدهند. اعضای گروه بازی هم سن هستند. بازیهای آنها در مکانهای سربسته و خصوصی مثل خانه صورت میگیرد. در مکانی که همبازیها باید دعوت به بازی شوند، بازیها جنبه همکاری و تعاون دارد. فعالیتهای مربوط به بازی به هیچ وجه جنبه رقابتی ندارد و کسی به خاطر داشتن قدرت از دیگران متمایز نمیشود . تفاوتها بر اثر نزدیکی و میزان دوستی است. در دوستیهای آنها صمیمیت، برابری، تعهد دوجانبه و وفاداری به یکدیگر بسیار مهم است. دوست خوب جایگاه ویژهای برای دختران دارد. رابطه دوستی با اعضاء یک گروه جنبه انحصاری دارد. یک عده از دختران فقط با یکدیگر دوست میباشند و صمیمیت دارند. هرم قدرت در دوستی دختران وجود ندارد و با یکدیگر بر اساس صمیمیت متحد میشوند و در مقام مخالفت با گروه دیگر درمیآیند.
ساخت روابط اجتماعی دختران تضادمند نیست، به این معنی که دوستان با یکدیگر برابر هستند و همه باید نسبت به یکدیگر سازگاری داشته باشند، ولی اگر این سازش و تساهل صورت نگرفت باید منتظر تضاد و کشمکش بود. دختران نمیتوانند از قدرت اجتماعی خود برای حل مشکل و رفع تضاد استفاده کنند چون اصولاً چنین قدرتی وجود ندارد. تحقیقات نشان میدهد که دختران در این مواقع سعی نمیکنند تا مسأله را حل کنند و اکثر اوقات این دوستیها به هم میخورد و جدایی پیش میآید. دختران یاد میگیرند که چگونه در شرایطی که همه با یکدیگر برابرند با به کارگیری زبان و گفتار از عهده حل مشکلات برآیند. اساساً دختران یاد میگیرند که با به کارگیری زبان این دو عمل را انجام دهند.
?) خلق رابطه صمیمانه و برابر با یکدیگر
دوستی در بین دختران بیشتر بر اساس کلام صورت میگیرد. دختران یاد میگیرند که حامی دوست خود باشند. در ضمن قوانین مربوط به صحبت کردن و حقوق مربوط به آن را فرا میگیرند. این حقوق عبارت است از رعایت نوبت صحبت، اجازه صحبت دادن به دیگران، و قبول محتوای گفتاری دیگران که بر اساس آن روابط دوستی، صمیمیت و برابری شکل میگیرد. آنها همچنین یاد میگیرند که باید با یکدیگر تعاون و همکاری داشته باشند. به کارگیری کلماتی که در آن ضمایر و افعال همکاری نهفته است مانند «بچهها بیابند» «ما باید»، «دخترها» نشانگر توان آنها در سازمان دادن کار گروهی است . همچنین دیده شده است که در گروه دختران اگر کسی پیشنهادی بدهند دختران دیگر آن را قبول میکنند. آنها میدانند که با تبادل اطلاعات و اسراسر میتوانند روابط نزدیک خود را با دیگران حفظ کنند. تبادل افکار شخصی نه تنها بیانگر وجود رابطه صمیمانه بین دختران است بلکه جنبه ایجاد تعهد هم دارد. گزارشاتی مبنی بر رفتار دختران وجود دارد که میگوید:
«اکثر اوقات دختران وقت خود را به حرف زدن اختصاص میدهند و صحبتها، انعکاسگر افکار درونی آنهاست. وفاداری یکی از ویژگیهای عمده دوستی بین دختران ?? تا ?? ساله است، چون یک دوست محرم دورنیترین اسرار یک دختر است. به این ترتیب یک دوست حامل خطرناکترین اطلاعات شخصی راجع به دوست خود است و فاش شدن راز به منزله پایان دوستی است» (جنیش و دایسون ????).
?) انتقاد و تفسیر رفتارها و گفتارها
دختران گفتار و رفتار دختران دیگر را به نقد میکشند و مورد بحث قرار میدهند ولی انتقاد آنها اکثر اوقات همراه با گفتار و رفتار تعارضآمیز نیست. روابط آنها با یکدیگر بر اساس روابط رییس و مرئوس نیست چون پذیرفتن نقش ریاست باعث میشود تا رابطه برابری بین آنها مختل شود. دختران برخورد انتقادی با کسانی دارند که میخواهند در نقش رییس ظاهر شوند و نقش ریاست از نظر آنها فقط در هنگام مواجهه با خواهر و برادر کوچکتر است که کاربرد دارد. دختران یاد میگیرند که چگونه بدون آنکه نقش ریاست داشته باشند از عهده اداره کارها برآیند. به هنگام منازعات عادی، خواستها و اعتراضات خود را از طرف جمع مطرح میکنند و به آنها جنبه شخصی و فردی نمیدهند (جیون ????). بدجنسی هنگامی رخ میدهد که دختری بر علیه دختری بسیج شود و یا اینکه قصد پایان دادن رابطه را داشته باشد. کنار گذاشتن دیگری از جمع، یک رفتار عادی در بین دختران است و یاد میگیرند که چگونه دختران دیگر را از جمع کنار بگذارند و در ضمن طوری رفتار کنند که انگار این عمل بر اساس اراده و تصمیم جمع بوده و نه بر اساس هوی و هوس شخصی. معمولاً کنار گذاشتن کسی به بهانه عدم هماهنگی او با هنجارهای گروه قلمداد میشود. روابط اجتماعی دختران بر اساس تضاد و انتقاد ممکن است متزلزل شود. دختران منبع و منشاء انتقاد را پنهان میکنند و معمولاً انتقادها را از جانب فرد دیگر و یا شخص سومی مطرح میکنند.
دخترها بر اساس آنکه چه اطلاعاتی به آنها داده شده و اینکه چه اطلاعاتی از آنها دریغ شده درجه صمیمیت دیگران با خود را میسنجند. از آنجایی که معیار سنجش صمیمیت دختران منوط به درمیان گذاشتن اسراسر پنهانی است، دختران با تفسیر این قضیه که محرم چه نوع اسراری هستند تشخیص میدهند درجهی صمیمیت یک دوست با او در چه حدی است و آیا این صمیمیت واقعی است یا خیر. آنها باید بدانند که چه کسی را محرم راز خود کنند چه چیزی را به عنوان اسرار مطرح کنند و تا چه حدی با کسی پیش بروند. برای موفقیت اجتماعی، دانستن صحیح این روابط و قواعد بسیار ضروری است اگر نگوییم که راز بقا در اجتماع وابسته به این اصول است.
? دنیای پسرها
بازی پسرها در گروههای بزرگتر و بر اساس هرم سلسله مراتبی انجام میگیرد. منزلت نسبی دراین هرم سلسله مراتبی همیشه متغیر، مهمترین دستاورد پسرها در تعاملاتشان با یکدیگر است. پسرهایی که منزلت غالب در گروه را ندارند به ندرت ممکن است به بازی گرفته نشوند ولی، منزلت سخیف آنها در گروه به نحوی دیگر به آنها گوشزد میشود. از آنجایی که هرم سلسله مراتب بنابر شرایط و زمان همیشه در حال تغییر است، هر پسری این فرصت را دارد تا شانس خود را آزمایش کند و از این هرم صعود کند و یا در بعضی مواقع سقوط کرده و شکست را بپذیرد. در دنیای پسران گفتار دارای سه نقش اساسی است (ساکس و جفرسون ????).
?) استفاده از گفتار برای بیان موضع غالب در گروه
در اردوگاه پسران دیده شده که آنها با به کارگیری نحوه خاصی از گفتار قادر به نشان دادن تسلط خود در گروه هستند. این نوع گفتار را میتوان در پنج دسته زیر معرفی کرد.
الف) دستور دادن به دیگران مثل «پاشو»، «اینو به من بده»، «تو برو اونجا» و غیره .
ب) دادن القاب مضحک به دیگران و مخاطب قراردادن دیگران با این القاب از قبیل «کله پوک»، «خنگه»، «خیکی» و غیره.
ج) تهدیدهای شفاهی و یا استفاده از جملاتی که نشانگر قدرت است مانند:
«اگه خفه نشی خودم خفهات میکنم» و غیره .
د) تشبث و یا مقاومت در قبول دستور.
ه) نشان دادن اهمیت و سابقه در امری. مثلاً «دهنت بوی شیر میده».
قابل توجه است که بدانیم قدرت پسرها در جمع در نحوهی به کارگیری صحیح، و به جای مراتب مذکور است. هر چقدر مهارت در به کارگیری این اصول صحیحتر و مناسبتر باشد احتمال ریاست گروه و قلدری و گردن کشی که نهایت درجه ریاست است بیشتر میشود. به عبارت دیگر موفقیت اجتماعی پسران نه تنها بستگی به دانستن صرف این جملات و واژگان است بلکه وابسته به نحوهی استفاده صحیح از آنهاست. پسران باید بدانند که در چه مواقعی از چه جملهای استفاده کنند و در چه مواقعی ساکت باشند. یک رئیس موفق با به کارگیری گفتار مناسب رقبا را سرکوب میکند و با ضرب شصت نشان دادن به گروه حفظ موقعیت میکند و گاه گداری با تذکر موقعیت پست آنها، یادآوری میکند که رییس کیست. او از عتاب و خطاب بیهوده دوری میجوید و به این ترتیب احترام پسرانی را هم که قدرت او را ندارند جلب میکند.
?) جلب و حفظ گروه با استفاده از واژگان صحیح در گفتار
دومین جنبهی جامعهشناسی زبان در تعامل دوستانه در بین پسران، استفاده از واژگان برای حفظ و نگهداری و جلب همگروهان است. قصه سرایی، لطیفه گویی و دیگر عملیاتگفتاری جنبههایی عادی در تعامل اجتماعی پسران است. قصهسرایی و یا تعریف یک داستان برای راوی داستان کاری است بسیار پرزحمت چون او باید در تمام مراحل قصهگویی، تحمل و کنترل اتفاقاتی را که در دوروبرش میافتد داشته باشد. این اتفاقات شامل مسخره بازیهای بچههای دیگر، ادا و اصول درآوردن آنها، سؤالات جور وا جور که همراه با به مضحکه کشاندن وضعیت است میباشد. در این شرایط باید قبول کرد که به نتیجه رسانیدن داستان کاری است بسیار دشوار چون روای داستان بایدل بداند چگونه از پس این همه مزاحمتها در بیاید و در ضمن شنوندگان خود را نیز از دست بدهند و حرف خود را نیز به انجام برساند. تعریف لطیفه نیز بسیار مشکل است چون ممکن است کسی نخندد و یا لطیفه را آنطور که باید و شاید تحول نگیرد ولی گوینده لطیفه باید یاد بگیرد که در خلال صحبت خود حال و هوای شنوندگان را نیز ارزیابی کند تا بر اساس آن لطیفه را به انجام رساند(ساکس ????).
?) تأکید بر موجودیت خود هنگامی که دیگران میدان دار گروه هستند
پسرها در تعاملات خود با دیگر پسران یاد میگیرند که چگونه به عنوان شنوندگان داستان و یا لطیفه عمل کنند. پسرها چه به عنوان شنوندگان و چه به عنوان راوی داستان باید یاد بگیرند تا بر عقاید خود پافشاری کنند و مهر تأکید بر گفتههای خود بگذارند. به نظر میرسد که عکسالعمل پسرها به داستانهای دیگران توأم با چالش و اظهارات گوناگون است. این عکسالعمل برای قطع سخن طرف گفت و گو و یا عرض کردن موضوع گفت و گو نیست، بلکه برای تأکید خود در جمع حضار و بر جسته کردن موقعیت خویش در جمع است .