اثر بخشی بازی درمانی کودک محور بر اساس رویکرد راجرز، بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر سال پنجم دبستان شهر تهران
چکیده
به منظور اثر بخشی بازی درمانی کودک محور بر اساس رویکرد راجرز بر پرخاشگری دانش اموزان دختر سال پنجم دبستان شهر تهران نمونه 14 نفری به طور نمونه گیری خوشه ای از دبستان های دولتی شهر تهران انتخاب شدند. سپس در دو گروه آزمایش و کنترل ( 7نفره) به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. در این تحقیق فرضیه اصلی پژوهشگر این بود که بازی درمانی کودک محور میزان پرخاشگری دانش آموزان دبستانی را کاهش می دهد.
از پرسشنامه راتر به عنوان پیش آزمون استفاده گردید. مقایسه نتایج پیش آزمون دو گروه کنترل و آزمایشی حاکی از عدم تفاوت معنا دار در میانگین نمرات پرخاشگری دو گروه بود. بازی درمانی کودک محور بر اساس رویکرد راجرز به مدت 8 جلسه به صورت گروهی بر روی دانش آموزان اجرا گردید و سپس برای ارزیابی مجدد از پرسشنامه راتر استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که میانگین نمرات پرخاشگری گروه به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون t مستقل معناداری یافته ها را در سطح 01/0 تایید نمود.
نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که بازی درمانی کودک محور می تواند به منظور کاهش پرخاشگری دانش آموزان دبستانی مورد استفاده مشاوران و رواندرمانگران قرار گیرد.
مقدمه
اهداف تحقیق
هدف اصلی پژوهش بررسی اثر بخشی رویکرد بازی درمانی کودک محور بر اساس نظریه راجرز در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دبستانی است. ارزش علمی مطالعه حاضر بررسی نشانه های کلامی-غیر کلامی پرخاشگری در چارچوب بالینی و تاثیر روش بازی درمانی کودک محور بر این نشانه هاست که به این ترتیب گسترش یافته های حاصل از بررسی های بالینی در باب اختلالات دوران کودکی و درمان آنها کمک می نماید . همچنین هدف کاربردی این پژوهش کمک به کودکان دچار اختلال پرخاشگری و خانواده آنها در حل مشکلاتشان است.
تعاریف عملیاتی
پرخاشگری: منظور میزان نمره ایست که دانش آموز در مولفه پرخاشگری در پرسشنامه راتر کسب می کند. پرسشنامه راتر دو مولفه اصلی پرخاشگری و اضطراب را می سنجد که هر کدام دارای 15 عبارت می باشد. این آزمون در سال 1377 توسط یوسفی در ایران هنجار گردید.
دانش آموز دبستانی: در این تحقیق منظور دانش آموزان کلاس پنجم دبستان های دولتی منطقه 6 شهر تهران می باشد که جنسیت آنها دختر و سن آنها 11 سال می باشد.
بازی درمانی کودک محور بر اساس نظریه راجرز: اصول کلی آن عبارتست از ایجاد رابطه حسنه، پذیرش بدون قید و شرط کودک ، ایجاد احساس آزادی عمل در کودک ، انعکاس احساسات ، احترام به چارچوب مرجع کودک ، دادن فرصت تجربه به کوک برای کشف خود ، عدم شتاب در بازی ، عدم محدودیت در ابراز احساسات و تقویت باورهای کودک ، ثبات محدودیت ها ، اعتقاد به توانایی کودک در خود رهبری و خود شکوفایی.
پژوهش های پیشین (داخل کشور) :
ابوطالبی 1372 در دانشگاه آزاد تهران پژوهشی تحت عنوان بررسی ارتباط بین بازی با اسباب بازی های جنگی و میزان پرخاشگری در دختران و پسران 4-6 ساله مهد کودک های شهر تهران انجام داده نتایج نشان داده است که میزان پرخاشگری کودکانی که با اسباب بازی جنگی بازی می کردند بالاتر از کودکانی بود که با اسباب بازی های غیر جنگی بازی می کردند و دوم اینکه بین جنسیت و نوع اسباب بازیها رابطه معنا داری وجود داشت و پرخاشگری پسران در رابطه با اسباب بازی های جنگی بالاتر از پرخاشگری دختران در ارتباط با این نوع اسباب بازی ها بود.
پژوهشی توسط احمدی 1375 به عنوان اثر بخشی بازی درمانگری متمرکز بر کودکان بر پرخاشگری آشکار و پنهان (کلامی و غیر کلامی) صورت پذیرفته است . داده های پژوهش بدین قرار بود که اثر بخشی این روش بر پرخاشگری های آشکار و غیر کلامی و پنهان و کلامی تائید شده است و بر پرخاشگری آشکار و کلامی محدود بوده و بر پرخاشگری آشکار کلامی نیز موثر بوده است.
پژوهش توسط ذوالمحد 1381 با عنوان بررسی تاثیر شن بازی بر روی پسران پرخاشگر در مقاطع ابتدایی در تهران صورت گرفته . نتایج پژوهش نشان داد که تکنیک شن بازی باعث کاهش پرخاشگری در گروه سنی 11 ساله شد.
تحقیق دیگری توسط بهرامی 1386 به اثر بخشی شیوه های بازی درمانی شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش پرخاشگری کودکان دبستانی 10 ساله پایه چهارم و پنجم ابتدایی شهرستان سیرجان پرداخته. بعد از مقایسه میانگین گروهها با استفاده از آزمون t فرضیه پژوهشگر که بازی درمانی شناختی-رفتاری پرخاشگری را کاهش می دهد مورد تائید قرار گرفت.
روش تحقیق:
طرح تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ، طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. این طرح از دو گروه آزمودنی تشکیل شده بود که هر دو گروه دوبار پیش و پس از اجرای متغیر آزمایشی (مستقل) با پرسشنامه راتر مورد اندازه گیری قرار گرفتند. محقق برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برای تشکیل گروه ها از نمونه گیری تصادفی ساده در گمارش اعضای گروه کنترل و آزمایش استفاده نمود.
جامعه آماری:
جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم دبستان منطقه 6 تهران بود که در سال تحصیلی 87-86 در مدارس ابتدایی این منطقه به تحصیل اشتغال داشتند. در این مرحله از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای منطقه 6 انتخاب گردید.
روش نمونه گیری:
لیستی از اسامی دبستانهای دخترانه منطقه 6 تهیه گردید و به صورت نمونه گیری خوشه ای یکی از دبستانهای دخترانه انتخاب گردید سپس محقق از معلمان کلاس پنجم خواست تا پرسشنامه راتر را به منظور سنجش و بررسی پرخاشگری در مورد دانش آموزان پایه پنجم تکمیل کنند. بعد از مشخص شدن دانش آموزان پرخاشگر به هر یک یک کد داده شد و در برگه دان ریخته شد سپس به تصادف 14 برگه بیرون کشیده شد که برگه های فرد 7 دانش آموز ، گروه آزمایش و برگه های زوج 7 دانش آموز ، گروه کنترل را تشکیل دادند.
شیوه اجرای پژوهش:
با هماهنگی و همکاری مدیر دبستان روز و ساعت بازی درمانی گروهی کودک محور راجرز برای دانش آموزان گروه آزمایش تعیین گردید. مدت هر جلسه 45-60 دقیقه ، تعداد جلسات 8 جلسه و هر هفته فقط یک جلسه بازی درمانی در روز یکشنبه برگزار گردید. مکان بازی در نمازخانه دبستان و ساعت بازی از 10 تا 11 تعیین گردید. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت بازی درمانی کودک محور راجرز به شیوه گروهی و اصول وتکنیک های آن قرار گرفت و گروه کنترل هیچگونه مداخله درمانی دریافت ننمود. تکنیک مورد استفاده شامل رابطه گرم ، پذیرش بدون قیدو شرط کودک، ایجاد احساس آزادی عمل در کودک برای تجربیات جدید ، شناسایی و انعکاس احساسات ، رهبری کودک در بازی و پیرو درمانگر از وی و پرهیز از جهت دهی و هدایت کودک ، عدم شتاب در بازی درمانی ، برقراری محدودیت های مشخص و احترام و اعتقاد به توانایی و مسئولیت پذیری کودک در تغییر و رشد می شد. وسایل مورد استفاده بازی درمانگر در اتاق بازی شامل انواع عروسک ها ، خانه عروسکی و وسایل لازم در خانه عروسکی ، مداد رنگی ، خاک رس، رنگ، ماشین و هواپیما، میز و سه پایه نقاشی، قفسه ، کاغذ و روزنامه و کتاب داستان و سایر اشیا بود. محدودیت های اعمال شده : نخست آنکه کودکان اجازه ندارند به خود یا دیگران صدمه بزنند دوم اجازه ندارند وسایل اتاق بازی را خراب نمایند و سوم آنکه با پایان زمان بازی درمانی اتاق را ترک نمایند. در بازی درمانی کودک محور به شیوه گروهی به کلیه اعضای گروه توجه مثبت غیر شرطی می شد و بازی درمانگر به منزله یک پیرو در بازی آنها مشارکت می نمود.
ابزار تحقیق:
پرسشنامه کودک راتر
روایی پرسشنامه راتر:
برای سنجش روایی پرسشنامه از معیارهای متعددی استفاده گردیده است. این معیارها عبارتند از :
1. آزمون هوشی گودیناف – هریس
2. آزمون بینایی – حرکت بندر گشتالت
3. معدل درسی
4. نمرات دروس دینی ، ریاضی ، املاء ، علوم و فارسی
5. ارزیابی معلم از نحوه پیشرفت تحصیلی ، هوش و علاقه به درس در دانش آموز
پایای پرسشنامه راتر:
برای سنجش پایای پرسشنامه راتر از روش باز آزمایی استفاده گردیده است. ضریب حاصل از این باز آزمایی برابر با 90% بود
خصایص بازی کودکان
بازی کودکان تحت تاثیر سنت است، به این معنا که در بازیهای خود از بزرگسالان تقلید میکنند.
بازی از الگوی قابل پیشبینی رشد و تکامل ، پیروی میکند.
چهار دوره بازی
برای کودکان چهاردوره یا مرحله نام میبرند که به قرار زیر است:
*مرحله کاوشی: که تا حدود 3 ماهگی است و بازی کودکان عمدتا عبارت است از: نگاه کردن به اشخاص و اشیاء و احیانا کوشش برای گرفتن اشیایی که جلو چشمشان میگیرند. بعد از آن کودک سعی میکند همه چیز را بگیرد، زیرا میتواند حرکات اعضای بزرگ بدنش را تا حدی کنترل کند.
*مرحله اسباببازی : از یک سالگی آغاز و بین 5 و 6 سالگی به اوج خود میرسد. در این دوره ، کودک با اسباببازیها ، بازی و آنها را جاندار میپندارد و با آنها صحبت میکند و آنها را تنبیه یا تشویق میکند.
*مرحله بازی حرکتی و نمایشی: معمولا پس از ورود به مدرسه ، بازیهای کودک ، عمدتا حرکتی و نمایشی است، جز هنگام تنهایی که ممکن است به اسباببازیهای خود پناه ببرند. در این مرحله کودک به بازیهای ورزشی و جمعی میپردازد.
*مرحله بازی رویایی: که حدود بلوغ شروع میشود و کودک دیگر به فعالیتهای بازی علاقه نشان نمیدهد و بیشتر اوقاتش را در بازیهای رویایی صرف میکند.
بازی در جریان افزایش سن کودک
تعداد فعالیتهای بازی با افزایش سن بیشتر میشود. البته وجود امکانات و همبازیها در این اصل مؤثر است. با افزایش سن ، بازی شکل اجتماعی پیدا میکند و کودک از محوری بیرون میآید. تعداد همبازیها با افزایش سن کمتر میشود. بازی روز به روز خاصیت جنسی پیدا میکند و کودکان خردسالی که بازیها و اسباببازیهای دخترانه و پسرانه برایشان فرقی نمیکرد، با افزایش سن ، به بازیها و اسباببازیهای گروه جنسی خود متمایل میشوند که طبعا عامل فرهنگ جامعه در این تمایل بسیار مؤثر است. با بزرگ شدن بازی کودک کمتر فعالیت بدنی دارد. تقریبا نزدیکیهای بلوغ علاقه به بازیهای فعال به حداقل میرسد و او بیشتر به بازیهای سرگرمی و تفریحی علاقمند میشود، از قبیل گردآوری مجموعههای مختلف.
بازی و سازگاری اجتماعی کودک
بازی سازگاری کودک را پیشبینی میکند. نوع بازی ، تنوع فعالیتهای بازی و مقدار زمانی که کودک در بازی صرف میکند، همگی وضع سازگاری شخصی و اجتماعی او را نشان میدهد. مثلا کودکی که عمدتا به بازیهای انفرادی و انزوایی میپردازد، در حالی که همسالانش با همدیگر بازی میکنند، معمولا سازگاری ضعیفی دارد. در بازی کودکان تنوع محسوسی وجود دارد. اگر چه همه کودکان همانند و قابل پیشبینی بازی را طی میکنند، اما همه آنها به شیوه همانند و در همان سن بازی نمیکنند.
چند نمونه از روش های بازی درمانی :
روش آنا فلوید وملانی کلین :
آنا فروید ازبازی کودکان به گونه ای شبیه به روش خواب برای بزرگسالان استفاده نموده اودر ورای بازی های تخیلی ?نقاشی ورنگ کردن به دنبال انگیزه های نا خود آگاه بود .در هرصورت به دلیل اینکه فرا خود کودک ?رشد نیافته تلقی می شد ?اهمیت رفتار هیجانی موجود بین کودک وروانکاو مورد تاکید قرار گرفت . احساس همدلی قبل از اینکه محتوای بازی پنهان کودک برای خود او تعبیر وتفسیر شود ?پایه گذاری می گردد .
کلین معتقد بود ?فراخود کودک تقریبا`رشد نیافته است وتاکید می نمود که لازم است به کودک تعبیر وتفسیر رفتارش بلا فاصله گفته شود ? زیرا که اینکار اضطراب ناشی از فرا خود کاملا` رشد نیافته را در کودک کاهش می دهد ?بازی درمانی دسترسی مستقیم به نا خود آگاه کودک را فراهم می سازد .فعالیتهای خود به خودی بازی کودک جانشینی برای تداعی آزاد است ?بازی با مجموعه بزرگی از اسباب بازیها ی کوچک به کودک پیشنهاد می شود .او می تواند از آنها به هر طریقی که مایل باشد در طول ساعات روانکاوی استفاده نماید .در اینجا ملاحظه گردید که مکالمات وفعالیت های کودک با اسباب بازی ها ? مشابه تداعی آزاد یک بزرگسال است .
بعضی از روانکاوان معتقد نیستند که فعالیت های بازی کودک مترادف با تداعی آزاد بزرگسالان است آنها خاطر نشان می کنند که تداعی آزاد تحت کنترل ورهبری یک فرمانده نتیجه خواهد داد وآن بهبودی از طریق روانکاوی است .در بازی های کودکان چنین مفهومی وجود ندارد ?به خاطر چنین ملاحظاتی بسیاری از درمانگران تکنیکهای مختلفی را به کار برده اند .
انشعاب بازی درمانی بر اساس نظریه روانکاوی
نوعی از بازی که درآن به کودک تعدادی اسباب بازی انتخاب شده داده می شود ودرمانگر خود جهت تشویق کودک برای به نمایش درآمدن صحنه های آسیب زای مشخصی وارد بازی می گردد ?بازی درمانی فعال نامیده می شود افرادی مانند لویی ? سولومون وکن فرم هایی از این نوع بازی درمانی را توسعه داده اند به نظر می رسد که بازی درمانی فعال از این جهت که کودک تنها مجاز به داشتن تعدادمحدودی از اسباب بازی ها است ادامه دهنده طرح آنا فوید باشد . در بازی درمانی ` کن ` و` لویی ` نیازی به برقراری احساس همدلی میان کودک ودرمانگر وجود ندارد که از این نظر شبیه به تکنیک بازی
` ملانی کلین ` است یک بازی درمانگر فعال عصر جدید نامیده می شود که میان کودک ودرمانگر هیچگونه همبستگی ای که نشان دهنده قدردانی وسپاسگزاری باشد وجود ندارد .به علاوه به نظر می رسد که کار ` کین ` جهت کاهش ناگهانی اضطراب کودک توانسته است در درمان فعال کودک مؤثر باشد .
بازی درمانی غیر فعال همزمان با بازی درمانی فعال رشدیافته دردرمان غیر فعال ?درمانگر بازی کودک را محدود نمی نماید .در عوض به نظر می رسد که فقط در اتاق با کودک بنشیند .
همانگونه که کودک از طرق مختلف به دنبال کاری است که اجازه انجام آن به او داده شده باشد درمانگرنیز به تدریج تلاش می نماید که بخشی از بازی کودک گردد .کودک همیشه اجازه دارد که بازی را رهبری نماید ?حتی اگر نهایتا` لازم باشد که درمانگر چند مورد تجزیه وتحلیل ساده از رفتار را بیا ن
نماید .به طور کلی بازی درمانگر غیر فعال معتقداست که مهمترین عامل برای تغییر اختلال عاطفی کودک ?قبول همراه بادرک بیانات واحساسات کودک است .کودک قادر خواهد بود ?احساس اضطراب ?خصومت ونا امنی خود را با شتاب خاص خود از طریق بازی بیان نماید .
از آنجا که درمانگر غیر فعال به کودک اجازه انتخاب راه را می دهد ?هیچگونه محدودیتی در مورد چگونگی انتخاب اسباب بازی ها برای کودک وجود ندارد .کودک می تواند با هر نوع اسباب بازی که علاقمند باشد بازی کند ومحدود به بازی با خانواده عروسکی نیست .در نتیجه انتخابی چنین وسیع از اسباب بازیها وعکس العمل پذیرفته شده وغیر فعال درمانگر لازم نیست که همه بازی های کودک دارای ارزش عاطفی وسمبلیک قوی باشند. نیمی از بازیها ?اجرای مجدد فعالیت های ساده تجربیات روزانه کودک هستند .
در پایان پیشنهاد می شود والدین نکات زیر را در مورد موضوع بازی کودکان رعایت کنند :
1- در تعیین نوع بازی وانتخاب اسباب بازی ونحوه برخورد باکودکان کوشا وحساس باشند زیرا هر عملی از والدین از طریق کودک به عنوان ارزش وامر اجتماعی مطلوب محسوب می شود .
2- در خرید اسباب بازی ها به سلیقه وانتخاب کودک بها بدهید .
3- کودکان را به بازیهای گروهی ومشارکتی وبه دور از خشونت وپرخاشگری ترغیب کنید .
4- بازی کودکان را در دوره کودکی به عنوان پیش زمینه ای برای اجتماعی شدن وجامعه پذیر شدن تلقی کنید.
5- از خرید اسباب بازی های خشونت زا که بر روحیه کودک اثر منفی می گذارد ?جدا` خودداری کنید .
6- کودکان را به بازی با اسباب بازی هایی سوق دهید که در آن تفکر وخلاقیت وجود داشته باشد .
7- کودکان را به بازی با اسباب بازی هایشان کمک نمائید .همبازی شدن بزرگترها با کودکان بسیار مؤثر است .
8- کودک رادر بازی با اسباب بازی هایش به نقش اجتماعی که بعدا` برعهده خواهد گرفت آگاه کنید.
9- سعی کنید اسباب بازی های متنوعی برای کودکان خریداری کنید تا کودک در هنگام بازی حالت کسلی ویکنواختی نداشته باشد اسباب بازی های متنوع وتوام باسلیقه کودکان ?هدف وچشم انداز کودک را شفاف وبزرگتر می کنند .
نظریههای مختلف در مورد بازی کودکان
مقدمه
بازی ، فرایندی است همراه با تحرک ، احساس آزادی در انتخاب و ادامه ، لذت بخش و بدون هدف مادی ، که در اکثر حیوانات و انسانها وجود دارد. از جمله مظاهر عمده و کاملا مشخص رشد اجتماعی و رشد ذهنی شناختی بازی است. به این معنی که کودک کیفیت و هر دو نوع رشد خود و سایر جنبهها ، مخصوصا جنبه حرکتی را در بازیهایش منعکس میکند.
شاید به همین سبب است که از قدیم گفتهاند کودکی که خوب میخورد، خوب میخوابد و خوب بازی میکند یقینا سالم است. بازی فرایندی است که تقریبا در اکثر حیوانات و در همه افراد تا پایان عمر ادامه دارد که چند و چون آن بر حسب مراحل رشد و تکامل و تحت تاثیر عوامل مختلف است بازیهای کودکان کلا به بازیهای فعال یا پویا و بازیهای منفعل یا ایستا تقسیم میکنند.
بازی فعال و بازی ایستا
در بازیهای فعال لذت از عملی که فرد انجام میدهد، ناشی میشود. مانند بازی دویدن یا ساختن چیزی. کودکان خردسال ، کمتر به این نوع از بازیها میپردازند، در حالی که بازیهای کودکان بزرگسال و نوجوان عمدتا فعال هستند. در بازیهای ایستا یا سرگرمیها و تفریحات ، لذت از فعالیتهایی که دیگران انجام میدهند، ناشی میشود. مانند تماشای بازی دیگران یا حیوانات در تلویزیون و سینما.
نظریههای بازی
گروس: ارزش انطباقی
گروس ، شاید نخستین نظریهپرداز درباره بازی باشد که در سال 1898 مشاهداتش را از بازیهای انسان و متاثر از نظریه تکاملی داروین منتشر ساخت. او معتقد بود، بازی انسان از بازی حیوانات دیگر پیچیدهتر است. بازی را دارای ارزش انطباقی میداند و میگوید، بازی به کودکان فرصت میدهد که فعالیتهای بزرگسالان را تمرین کنند و هدف خاصی از آن ندارند. کودکان ابتدا به بازیهایی میپردازند که به رشد و تکامل مهارتها حسی و حرکتی آنها میانجامد و بعدا به بازیهایی علاقمند میشوند و اقدام میکنند که روابط اجتماعی آنها را تسریع میکنند.
فروید : بازی وسیلهای است برای کامروایی
زیگموند فرید ، معتقد است که بازی به کودکان امکان میدهد، کامروا شوند و موثرترین وسیله برای این افراد است. هنگامی که شخص بزگسال بین نهاد (هدایت شده بوسیله اصل لذت) و خود ( هدایت شده بوسیله اصل واقعیت ) تعارض را تجربه میکند، ناکام میشود و برای حل این تعارض و رفع ناکامی (آگاهانه یا ناآگاهانه) به راهحلهایی متوسل میشود. وقتی یک کودک با چنین تعارضی مواجه میشود، میتواند با رسیدن به آرزوها یا امیالش در ضمن بازی ، تعارض پیش آمده را حل کند، مثلا با بازی کردن نقش افرادی که دوست میدارد (از قبیل والدین) ، تا بتواند میل و آرزوی خود (مثل آنها شدن) را ارضا کند.
اریکسن: بازی به عنوان درمان
اریکسن از تحقیقات متعددش درباره بازی کودکان (دختر و پسر) ، دریافت که پسران به ساختهایی علاقمندند که ایشان را فعال کنند. در حالی که دختران به مرتب کردن ساختهای ایستا تمایل دارند. هر چند که این تعبیر و تفسیر اریکسن مورد انتقاد قرار گرفته است، لکن هنوز هم جنبه درمانی بازی مورد توجه است. ولی در کودکان خردسال نمیتوان از این روش استفاده کرد و بهترین روش همان بازی درمانی است. به این صورت ، که کودک ضمن بازی میتواند افکار و خواستههایش را منعکس و بیان کند و درمانگر میتواند با توجه به نوع و کیفیت بازیهای کودک ، مسائل او را دریابد و به کاهش تنش او کمک کند.
پیاژه: بازی چون درونسازی و تحکیم
در نظریه رشد و تکاملی پیاژه ، بازی ازجمله اصول پایه برجسته نظریه او از مراحل رشد شناختی است. به نظر پیاژه انطباق از تاثیر متقابل (فعل و انفعال) درونسازی و برونسازی ناشی میشود. کودک در فرایند درونسازی تجربهها را در طرحواره یا روان موجود ادغام و یکی میکند و روشی که برای این امر بکار میبرند به مرحله رشد شناختی ایشان بستگی دارد.
مثلا کودکان در مرحله حرکتی ، بازیهایی را تمرین میکنند که با فعالیت بدنی رضایت بخش همراهند. در سطح پیش عملیاتی به تدریج از بازیهای عملی به بازیهای نمادی (سمبولیک) منتقل میشود. به این ترتیب کودک میتواند محیط طبیعی را به شکل نماد درآورد و سرانجام به بازیهای وانمودی میرسد که به نظر بعضی از روانشناسان ، این مرحله با زمان ورود به مدرسه هماهنگ است.
چهرهای بازی
علاوه بر نظریه مذکور ، روانشناسان معاصر به تاثیر از آنها شش چهر زیر را در بازیهای کودک کشف کردند.
بازی ، برانگیخته درونی است نه سایتهای فیزیولوژیک یا خواستههای اجتماعی.
بازی با توجه به وسایل بیش از هدفها مشخص میشود.
بازی با پرسش من با این شی چه میتوانم بکنم؟، هدایت میشود. بنابراین بازی غیر از کاوش است. زیرا در کاوش این سوال مطرح است: این شی چیست و با آن چه میتوان کرد؟
بازی متضمن وانمودی است روی کاربرد اشیا.
بازی با آزادی از مقررات خارجی تحمیلی مشخص میشود.
بازی متضمن فعالیت است.
بازی بهترین وسیله است که کودکان:
به آنچه شخصا دوست دارند، بپردازند. مقررات لازم را شخصا وضع کنند. احساس هویت و استقلال کنند. مقدار وقت لازم و حتی زمان و مکان را شخصا انتخاب کنند. آنچه را که میخواهند تجربه کنند، کشف کنند، و بیاموزند. به تبادل عاطفی با همسالان خود بپردازند. به میزان نیازشان لذت ببرند و خوشحال شوند. مسائل زندگی را در خود تجربه کنند، به درونسازی و برونسازی بپردازند.
امیال سر کوفته خود را ارضا کنند، تشنجهای خود را کاهش دهند و از بین ببرند. مهارتهای حسی حرکتی خود را رشد و گسترش دهند. در دنیای خیالی خود فرو روند. نقشهای جنسی خود را دریابند، به خلاقیت برانگیخته شوند. با انظباطهای لازم جهت زندگی جمعی آشنا شوند و خود را در خویشتن رشد و گسترش دهند.
مقدمه
بازی ، فرایندی است همراه با تحرک ، احساس آزادی در انتخاب و ادامه ، لذت بخش و بدون هدف مادی ، که در اکثر حیوانات و انسان ها وجود دارد. از جمله مظاهر عمده و کاملا مشخص رشد اجتماعی و رشد ذهنی شناختی بازی است. به این معنی که کودک کیفیت و هر دو نوع رشد خود و سایر جنبه ها ، مخصوص ا جنبه حرکتی را در بازی هایش منعکس می کند.
شاید به همین سبب است که از قدیم گفته اند کودکی که خوب می خورد، خوب می خوابد و خوب بازی می کند یقینا سالم است. بازی فرایندی است که تقریبا در اکثر حیوانات و در همه افراد تا پایان عمر ادامه دارد که چند و چون آن بر حسب مراحل رشد و تکامل و تحت تاثیر عوامل مختلف است بازی های کودکان کلا به بازی های فعال یا پویا و بازی های منفعل یا ایستا تقسیم می کنند.
? بازی فعال و بازی ایستا
در بازی های فعال لذت از عملی که فرد انجام می دهد، ناشی می شود. مانند بازی دویدن یا ساختن چیزی. کودکان خردسال ، کمتر به این نوع از بازی ها می پردازند، در حالی که بازی های کودکان بزرگسال و نوجوان عمدتا فعال هستند. در بازی های ایستا یا سرگرمی ها و تفریحات ، لذت از فعالیت هایی که دیگران انجام می دهند، ناشی می شود. مانند تماشای بازی دیگران یا حیوانات در تلویزیون و سینما.
? نظریه های بازی
? گروس: ارزش انطباقی
گروس ، شاید نخستین نظریه پرداز درباره بازی باشد که در سال 1898 مشاهداتش را از بازی های انسان و متاثر از نظریه تکاملی داروین منتشر ساخت. او معتقد بود، بازی انسان از بازی حیوانات دیگر پیچیده تر است. بازی را دارای ارزش انطباقی می داند و می گوید، بازی به کودکان فرصت می دهد که فعالیت های بزرگسالان را تمرین کنند و هدف خاصی از آن ندارند. کودکان ابتدا به بازی هایی می پردازند که به رشد و تکامل مهارت ها حسی و حرکتی آنها می انجامد و بعدا به بازی هایی علاقمند می شوند و اقدام می کنند که روابط اجتماعی آنها را تسریع می کنند.
? فروید : بازی وسیله ای است برای کامروایی
زیگموند فرید ، معتقد است که بازی به کودکان امکان می دهد، کامروا شوند و موثرترین وسیله برای این افراد است. هنگامی که شخص بزگسال بین نهاد (هدایت شده بوسیله اصل لذت) و خود ( هدایت شده بوسیله اصل واقعیت ) تعارض را تجربه می کند، ناکام می شود و برای حل این تعارض و رفع ناکامی (آگاهانه یا ناآگاهانه) به راه حل هایی متوسل می شود. وقتی یک کودک با چنین تعارضی مواجه می شود، می تواند با رسیدن به آرزوها یا امیالش در ضمن بازی ، تعارض پیش آمده را حل کند، مثلا با بازی کردن نقش افرادی که دوست می دارد (از قبیل والدین) ، تا بتواند میل و آرزوی خود (مثل آنها شدن) را ارضا کند.
? اریکسن: بازی به عنوان درمان
اریکسن از تحقیقات متعددش درباره بازی کودکان (دختر و پسر) ، دریافت که پسران به ساخت هایی علاقمندند که ایشان را فعال کنند. در حالی که دختران به مرتب کردن ساخت های ایستا تمایل دارند. هر چند که این تعبیر و تفسیر اریکسن مورد انتقاد قرار گرفته است، لکن هنوز هم جنبه درمانی بازی مورد توجه است. ولی در کودکان خردسال نمی توان از این روش استفاده کرد و بهترین روش همان بازی درمانی است. به این صورت ، که کودک ضمن بازی می تواند افکار و خواسته هایش را منعکس و بیان کند و درمانگر می تواند با توجه به نوع و کیفیت بازی های کودک ، مسایل او را دریابد و به کاهش تنش او کمک کند.
? پیاژه: بازی چون درون سازی و تحکیم
در نظریه رشد و تکاملی پیاژه ، بازی ازجمله اصول پایه برجسته نظریه او از مراحل رشد شناختی است. به نظر پیاژه انطباق از تاثیر متقابل (فعل و انفعال) درون سازی و برون سازی ناشی می شود. کودک در فرایند درون سازی تجربه ها را در طرح واره یا روان موجود ادغام و یکی می کند و روشی که برای این امر بکار می برند به مرحله رشد شناختی ایشان بستگی دارد.
مثلا کودکان در مرحله حرکتی ، بازی هایی را تمرین می کنند که با فعالیت بدنی رضایت بخش همراهند. در سطح پیش عملیاتی به تدریج از بازی های عملی به بازی های نمادی (سمبولیک) منتقل می شود. به این ترتیب کودک می تواند محیط طبیعی را به شکل نماد درآورد و سرانجام به بازی های وانمودی می رسد که به نظر بعضی از روان شناسان ، این مرحله با زمان ورود به مدرسه هماهنگ است.
? چهرهای بازی
علاوه بر نظریه مذکور ، روان شناسان معاصر به تاثیر از آنها شش چهر زیر را در بازی های کودک کشف کردند.
? بازی ، برانگیخته درونی است نه سایت های فیزیولوژیک یا خواسته های اجتماعی.
? بازی با توجه به وسایل بیش از هدف ها مشخص می شود.
? بازی با پرسش من با این شی چه می توانم بکنم؟، هدایت می شود. بنابراین بازی غیر از کاوش است. زیرا در کاوش این سوال مطرح است: این شی چیست و با آن چه می توان کرد؟
? بازی متضمن وانمودی است روی کاربرد اشیا.
? بازی با آزادی از مقررات خارجی تحمیلی مشخص می شود.
? بازی متضمن فعالیت است.
? بازی بهترین وسیله است که کودکان:
به آنچه شخصا دوست دارند، بپردازند. مقررات لازم را شخصا وضع کنند. احساس هویت و استقلال کنند. مقدار وقت لازم و حتی زمان و مکان را شخصا انتخاب کنند. آنچه را که می خواهند تجربه کنند، کشف کنند، و بیاموزند. به تبادل عاطفی با همسالان خود بپردازند. به میزان نیازشان لذت ببرند و خوشحال شوند. مسایل زندگی را در خود تجربه کنند، به درون سازی و برون سازی بپردازند.
امیال سر کوفته خود را ارضا کنند، تشنج های خود را کاهش دهند و از بین ببرند. مهارت های حسی حرکتی خود را رشد و گسترش دهند. در دنیای خیالی خود فرو روند. نقش های جنسی خود را دریابند، به خلاقیت برانگیخته شوند. با انظباط های لازم جهت زندگی جمعی آشنا شوند و خود را در خویشتن رشد و گسترش دهند.
? خصایص بازی کودکان
بازی کودکان تحت تاثیر سنت است، به این معنا که در بازی های خود از بزرگسالان تقلید می کنند.
بازی از الگوی قابل پیش بینی رشد و تکامل ، پیروی می کند.
? چهار دوره بازی
برای کودکان چهاردوره یا مرحله نام می برند که به قرار زیر است:
1) مرحله کاوشی: که تا حدود 3 ماهگی است و بازی کودکان عمدتا عبارت است از: نگاه کردن به اشخاص و اشیاء و احیانا کوشش برای گرفتن اشیایی که جلو چشمشان می گیرند. بعد از آن کودک سعی می کند همه چیز را بگیرد، زیرا می تواند حرکات اعضای بزرگ بدنش را تا حدی کنترل کند.
2) مرحله اسباب بازی : از یک سالگی آغاز و بین 5 و 6 سالگی به اوج خود می رسد. در این دوره ، کودک با اسباب بازی ها ، بازی و آنها را جاندار می پندارد و با آنها صحبت می کند و آنها را تنبیه یا تشویق می کند.
3) مرحله بازی حرکتی و نمایشی: معمولا پس از ورود به مدرسه ، بازی های کودک ، عمدتا حرکتی و نمایشی است، جز هنگام تنهایی که ممکن است به اسباب بازی های خود پناه ببرند. در این مرحله کودک به بازی های ورزشی و جمعی می پردازد.
4) مرحله بازی رویایی: که حدود بلوغ شروع می شود و کودک دیگر به فعالیت های بازی علاقه نشان نمی دهد و بیشتر اوقاتش را در بازی های رویایی صرف می کند.
? بازی در جریان افزایش سن کودک
تعداد فعالیت های بازی با افزایش سن بیشتر می شود. البته وجود امکانات و همبازی ها در این اصل مؤثر است. با افزایش سن ، بازی شکل اجتماعی پیدا می کند و کودک از محوری بیرون می آید. تعداد همبازی ها با افزایش سن کمتر می شود. بازی روز به روز خاصیت جنسی پیدا می کند و کودکان خردسالی که بازی ها و اسباب بازی های دخترانه و پسرانه برایشان فرقی نمی کرد، با افزایش سن ، به بازی ها و اسباب بازی های گروه جنسی خود متمایل می شوند که طبعا عامل فرهنگ جامعه در این تمایل بسیار مؤثر است. با بزرگ شدن بازی کودک کمتر فعالیت بدنی دارد. تقریبا نزدیکی های بلوغ علاقه به بازی های فعال به حداقل می رسد و او بیشتر به بازی های سرگرمی و تفریحی علاقمند می شود، از قبیل گردآوری مجموعه های مختلف.
? بازی و سازگاری اجتماعی کودک
بازی سازگاری کودک را پیش بینی می کند. نوع بازی ، تنوع فعالیت های بازی و مقدار زمانی که کودک در بازی صرف می کند، همگی وضع سازگاری شخصی و اجتماعی او را نشان می دهد. مثلا کودکی که عمدتا به بازی های انفرادی و انزوایی می پردازد، در حالی که همسالانش با همدیگر بازی می کنند، معمولا سازگاری ضعیفی دارد. در بازی کودکان تنوع محسوسی وجود دارد. اگر چه همه کودکان همانند و قابل پیش بینی بازی را طی می کنند، اما همه آنها به شیوه همانند و در همان سن بازی نمی کنند