*مراحل درمانی :
1- مرحله پذیرش و جمع آوری اطلاعات
خانواده ( تاریخچه کاملی از رشد)
عادت های زیست شنا ختی ( مشکلات اختلال خواب، خواب رفتن ، در خواب ماندن ، کابوس های شبانه )
مشکلات مربوط به خوردن ( بدغذایی، پرخوریو...)
الگوهای غیر معقول( شب اداری، عدم کنترل ادارو مدفوع ، لباس پوشیدن ، مسواک زدنو...)
مدرسه ( نمرات ، مشکلات تحصیلی، معلم، مشکلات یادگیری ، تکا لیف خانه )
مشکلات اجتماعی ( ارتباطات کودک، کنترل بازی و..)
مشکلات مربوط به توانایی های حرکتی درشت، و فیزیکی
مشکلات مربوط به توانایی های حرکتی ظریف و فیزیکی ظریف تر ( ترسیم نقاشی ، نوشتن .....)
بعد از کسب اطلاعات ، درمانگر ، گزارش بازی را برای والدین تنظیم می کند .
*بازی های مفید جهت درمان کودکان پرخاشگر، عصبی ، و تکانشگر(مثل کودک بیش فعال همراه با کمبود توجه )
مقیاس احساس خشم :
1- وسایل مورد نیاز: تخته سفید –سیاه ، دیوار، گنجه و..... هرسطح سختی که لوبیا ها رابرگرداند.
تعدای لوبیا
2-گروپ گروپ راه رفتن ( خارج شدن عصبانیت از کف پا ها ) و ترکاندن حباب :(خارج شدن عصبانیت از نوک انگشتان دست )
*بازی های مفید جهت درمان کودکان دارای اختلال یادگیری، عقب ماندگی ذهنی، اختلال های عاطفی، اختلال اوتیسم
( اوتیستیک)، اختلال ها ی رفتار تخریبی، اختلال بیش فعال همراه با کمبود توجه، اضطراب جدایی، سکوت انتخابی ، اختلال های اضطرابی ( ازجمله ترس های خاص)
3- شهر مقوایی:
*بازی های مفید جهت درمان کودکان دارای اختلال های انفجاری- افسردگی-انواع هراس ها
4- روش قوطی نگرانی
وسایل مورد نیاز:
(33)قوطی که درب ان بسته باشد
کاغذ نقشه کشی و کاغذ تایپ
ماژیک- چسب-قیچی
*بازی های مفید جهت درمان کودکانی که خشم خودرا سرکوب میکنند-تجربه آزار دیدن-ضربه عاطفی،نادیده گرفته شدن –رها شدن دارند.
5-برج خشم
6-پاره پاره کردن کاغذ
7- بازی با گل مصنوعی
8- خط کشی وسط صفحه
9-خمیر بازی
10- زنگ ساعت
11-تقویت تمرکز
(34)منا بع و مآخذ
1- قرآن کریم
2- دیبز در جستجوی خوشبختی ( تالیف : ویرجینیا اکسلاین ) ترجمه مریم نوذر
3- بازی درمانی ( در درمان کودکان مبتلا به اختلال رفتاری) تلیف : الهه اسماعیل زاده
4- کلیات بازی درمانی تالیف: حمیرا قزوینی نژاد
5- اولین کتاب کودک در بازی درمانی تالیف فخر سادات قریشی راد
6- بازی درمانی ( نظریه ها، روش ها ، و کاربرد های بالینی) تالیف: دکتر الهه محمد اسماعیل
7- بازی درمانی ( تالیف ویرجینیا اکسلاین ) ترجمه احمد فخا ران
8-بازی درمانی ( تالیف اندوی گاردل) ترجمه خدیجه آرین
9- بازی تفکر کودک است . تالیف قاسم قاضی
10- سه گفتار و یک آزمون . تالیف قاسم قاضی
11- شناخت از طریق بازی ( تالیف تونده کواچ تسرویچ و همکاران) ترجمه زهره قابینی
12- روانشناسی ژ نتیک . تالیف محمود منصور
13- فنون مشاوره کودک. تالیف دکتر عبدا... شفیع آبادی
14- بازی هارلوک ، الیزابت . ترجمه وحید رواندوست
15- نقاشی کودکان کرمن ال . ترجمه دکتر دادستان
16- بازی های خلاّق ( الیسون ، شیلا وگری) ترجمه لیلا گنجی
17- بازی درمانی ( هایدی کداسن و چارلزشقر) ترجمه سوسن صابری و پریوش وکیلی
* مدت درمان:
درمانگر باید بخاطر داشته باشد ، آن چه که او احساس می کند ، چندان مهم نیست .
کودک مشکل را در زمانی که آماده است نشان خواهد داد.
ابتدا هفته ای 2- 3 ج ( 1 ج برای ک بسیار طولانی است باید به نیاز های شدید عاطفی کودک که ناشی از تجربیات زندگی اوست پاسخ داد. . بعد 1ج در هفته
*رویکرد بازی درمانی کوتاه مدت برای کودکان خانواده های از هم گسسته :
علت ارائه بازی درمانی کوتاه مدت مبتنی بر حل مشکل برای ک سنین 10-3 سال – بسیاری از کودکان با این مشکل مواجه شده اند. و مستلزم صرف وقت کمی است و مقرون به صرفه
چون ساختار منشی کودکان دارای قابلیت انعطاف و ترمیم پذیری بیشتر و همچنین نگاه آن ها به زندگی + و سالمتر است. این روش طبیعاً برای آن ها مناسب و موثرتر واقع می شوند.
هدف درمان کوتاه مدت ، بهبود کودکان نیست . بلکه به طور همزمان منابع درونی آن ها را برای رشد و پیشرفت تحریک می کند. و محیط آن ها را نسبت به نیاز هایشان حساس می نماید.
*درمان کوتاه مدتمبتنی بر حل مشکل 6 تکنیک کار آمد :
1- متمرکز بر حال و آینده
2- تاکید بر نقاط قوت کودک
3- تاکید بر تمرکز و روابط شخص
4- توجه به اهداف واقع گرایانه
5- استفاده از تکا لیف
6- ایجاد همکاری و کار آیی در مراجع
*5 طبقه درمان های مبتنی بر خلاقیت مربوط به بازی درمانی کوتاه مدت مبتنی بر حل مساله برای کودکان والدین طلاق گرفته
1- ارزیابی ، اصلاح FEEDBAC2 و یک رویکرد مشارکتی نسبت به طرح درمان
2- مولفه های مربوط به بازی درمانی کوتاه مدت مبتنی بر حل مشکی
3- مکان و ابزار بازی
(29)4- وارد شدن در مشارکت هر دو والدین در بازی
5- حمایت مداوم و پی گیر 6 ماهه
ارزیابی شامل ، بررسی دقیق ک و محیط او برای مشخص نمودن درمان مناسب است.
یک طرح درمانی جامع و انفرادی همراه با سیستم خانواده وک ( متخصص، مدرسه و مراقبین اجتماعی) است
برای به حداکثر رساندن بهزیستی و رفاه کودک مورد استفاده قرار می گیرد.
اهداف خاص ، فنون و برنامه هایی به منظور فراهم نمودن یک مراقبت انفرادی مشخص می شوند و افرادی در ارتباط با ک به فنونی مجهز می شوند. تا ک را به سمت اهداف درمانی سوق دهند.
FEEDBAC2
Family = خانواده و جدایی های نا کار آمد خانواده
Everyone elso = هر شخص دیگری/جامعه/اجتماع
E motional = عاطفی( هیجانی)
Developmetal = رشدی
Behavioral = رفتاری
Academic = تحصیلی
Cogmitive شنا ختی
عدد 2 یعنی سایر متغییر هایی که برای استفاده موثر در زمان در مان مهم هستند . یاد آوری می کند.
F – غذا ( شامل رژیم غذایی، تغذیه، قد ،وزن وضمائم و مواد)
E- محیط ( مانند هوا و صدا)
E- هر چیز دیگر ( یک طبقه کلی ، متشکل از فهرست مواردی که در روند رشد بوجود می آیند . ازجمله عزت نفس ، علائق و...
D- شیوه تشخیص ( از نظر هوش و مسائل روانی و فیزیکی ) و...
B- اطلاعات پیش زمینه شامل : ( توصیف جزیی تاریخچه درمان ، کارهای انجام شده و کارهایی که انجام نشده و...
A- رعایت حال دیگران ( علاقمندی آن ها به آسایش دیگران چقدر است. وارزش به چه نحو آموزش داده می شوند.
C- وجدان ( مذهب ، معنویت ، ایمان و باور)
در نظام کودک محور، هر شخص برای اجرا و پی گیری قسمت وسیعی از طرح درمان انفرادی بر طبق ملاک های قابل سنجش و قابل مشاهده مسئول تلقی می شود.
با اتمام درمان کوتاه مدت ، خدمات مختلفی از قبیل آموزش خصوصی ، ملاقات هفتگی با مشاور، راهنما، مددکار اجتماعی جایگزین می شود تا حمایت مورد نیاز برای کودک فراهم سازد
2- مولفه های مربوط به بازی درمانی کوتاه مدت مبتنی بر حل مشکی
- بازی درمانی مستقیم و غیر مستقیم : دوخانه ( دفتر کار مادر --سرگرم- بدون توجه ) خانه خودش ---سوء استفاده جنسی توسط برادر بزرگتر )
- بازی در منزل : شامل
کتاب درمانی ( استفاده از کتاب ها در فرآیند درمان ، کتاب هایی در مورد مسائل خاص در برنامه درمانشان قرض داده می شود.
(30)- مراقبت در خانه :برای حمایت از چالش های فردی در صورت نیاز به حمایت های اضافی کودک ، باید 2بار در هفته و هر بار یک ساعت ملاقات شود . ( در منزل یا مدرسه با همکاری اولیاء مدرسه )
- گروه ها : گروه آموزشی طلاق ، یک گروه روانی- اجتماعی قابل اعتماد بنام گروه (( احساسات)) ارجاع داده می شود.
موضوعات گروه : شامل انواع خانواده ها ، علل طلاق گرفتن افراد ، احساسات ، کنترل خشم ، راهبردهای کنار آمدن ، مراقبت از خود و خداحافظی کردن می باشد.
این برنامه 8 هفتهای ، همواره اطلاعات مهمی را در رفتارهای سازگارانه نشان داده شده است.
3- مکان و ابزار های بازی :
اتاق بازی درمانی
اتاق آب
4- درگیری و مشارکت هر دو والد
*بازی درمانی بر اساس ریکرد روان تحلیلی(آنا فروید):
برای درمان مشکلات روحی و روانی کودکان و نوجوانان از تحلیل روانی بزرگسالان استفاده کرده است.
بر حسب مفاهیم اولیه فروید، تئوری روان تحلیلی ، رشد و تحول شخصیت را به صورت فرآیندی پویا و در قالب عواملی چند جانبه و تعیین کننده مبتنی بر نظریه رشد جنسی در طفولیت توضیح می دهد.
در این راستا مبحث مراحل رشد لیبدو ، برانگیخته شدن سائق های غریزی و انرژی هایشان مطرح می گردد.
بر این اساس کل رفتار ها از طریق بروز سائق ها و تخلیه هیجانی آن ها بر انگیخته می شود.
به عبارتی رشد و تحول شخصیت : از نیاز به ارضاء شدن و اصل لذت جویی نشات می گیرد.
لیکن تمامی اجزا شخصیت در تلاشند تا درخواست های مربوط به واقعیت را بدون آن که شدیداً در گیر محدودیت و سخت گیری های فراخود شوند ، از طریق همکاری با هم بر آورده سازند.
درطی این فرآیند هیچ زمانی بحرانی تراز سال های اولیه شکل گیری شخصیت، یعنی از تولد تا دوره نهفتگی (6 سال اول ) نیست.
درواقع مرحله ای را برای بازگشت ها ، تثیت ها و مانورهای دفاعی اغراق آمیز آماده می کنند. که اینها خود پنداری کار، درمان روان تحلیل گرانه را تشکیل می دهند.
ایگو( نهاد)- اصل لذت جویی
خود:اصل تعقل و منطق
فراخود: اصول اجتماعی و قوانین
*آسیب شناسی روانی
تعارض ها:( بخش های وسیعی ازساختار درونی کودک ایجاد می شود. )در حا لیکه می شود این انرژی را برای انجام فعالیت های دیگری در زندگی بکار برد.)
دفاع های نا مناسب: (کارآیی ایگو ( نهاد)را ودامنه تاثیر گذاریش را محدود کرده و آن را فلج می کند. )
اضطراب ها : (اضطراب ها در برابرکارکردهای مهم ایگو که باید به شکلی آرام و هموار انجام پذیرد جو درونی نا مطلوبی را ایجاد می کنند. )
تثبت ها :(که به میزان وسیع تردر لیبدوآن هم در مراحل اولیه رشد اتفاق می افتد رشد و پیشرفت جنسی آتی را مختل کرده و از غنای آن می کاهد ، حرکات واپس رونده در محدوده سائق ها یا ایگو رشد و تحول را متوقف می کنند. و در نهایت فرو پاشی شدید پرخاشگری ، هر گونه فعالیت بارآور را محدود می کند. )
تحلیل روانی کودک ، برای موقعیت های روان رنجوری بکار برده می شود. (موقعیت هایی که عدم تعادل منظور بین فشارهای نهاد و خود در پرخاشگری دیده می شود . ) تعارض
رویکرد تحلیلی و تفسیری ممکن است نتواند به هدف مطلوب و مورد انتظار که منظور باز سازی مراحل رشدی از دست رفته شخص است بیانجامد و فقط قادر است به او کمک کند تا بتواند با چنین نقایص و تحریف هایی که در مراحل بعدی رشدروی خواهد دادبه سازگاری لازم دست یافته و با آن ها انطباق یابد.
(31)این کار مبتنی بر
دانش روان تحلیل گری از نیاز های رشدی و تحولی است و شامل :
ترکیبی از تفسیر عناصر حمایت گر ایگو
*بازی به عنوان کارکرد مهم دوران کودکی اولاً مکانیزمی را برای رهایی از ناکامی و نا امیدی در دنیای واقعی فراهم می کند.
یعنی از طریق ایجاد نوعی خشنودی کاذب و از طریق کاهش تنش و استرس
دوم ، اینکه بازی از طریق فراهم کردن یک موقعیت انتخابی دیگر و شیوه ای لذت بخش ، موجب رهایی از تعارضات درون روانی می شود.
سوم ، و احتمالاً مهمترین نکته بازی تعقیب نامحدود لذت جویی نیست – بلکه راهی برای مواجه شدن با چا لش های واقع بینانه است بطوری که تنش ها را آرام کرده و لذت را جایگزین می کند . به این ترتیب واقعیتی تقلیدی ظریف و کنترل شدنی است . هنگامی که فشار ها خیلی زیاد شود یا تهدیدها شدید شوند بازی را می توان خاتمه داد.
هدف رویکرد روان تحلیلی :
بازسازی کل شخصیت فرد است ، از طریق محتویات روانی واپس زده شده یا سرکوب شده مثل:(سرزنشها، تعارضات، تنبیهات، شکست ها، نا امنی ها )
*ویژگی های بازی در رویکرد تحلیل روانی :
1-بازی یک عمل ذهنی است که ، شامل : ( خیالات ، وآرزوی های هوشیار و نا هوشیار )
2-مولفه های جسمانی داردکه آن ها را به سوی قوانین قابل مشاهده منتقل می کند.
3-ازی باید کیفیت اکتشافی یا آزمایش کردن داشته باشد.به ای ترتیب نوعی هوشیاری است و آن چه را که واقعیت ندارد به نمایش در می آورد.
*هدف اصلی:
عبارت است از: کاوش و کشف درک و حل سبب شناسی وقفه ها ، واپس روی ها ، کارکرد های دفای و مانند آن که به منابع مهم انرژی روانی گره می خورند. تا به این طریق رشد طبیعی را مجدداً احیاکنند.
هدف از تحلیل کودک : مواجه سازی مجدد و واپس گرانه او با خاطرات سرکوب شده گذشته نیست
همچنان که کودک در حال یاد آوری و باز سازی خاطراتش است هدف درمان کمک کردن به رشد و تحول او است. و اینکه فرآیند رشد و بلوغ بتواند در جایگاه نرمال و مناسب خود قرارگیرد.
این امر کم و بیش باید در راستای سن تقویمی و سن ذهنی کودک باشد.
بدلیل محدودیت های شناختی کودکان و تحولات هر دوره ازرشد ، تحلیل گر نباید انتظار داشته باشد که تکلیف تحلیل گرانه تداعی آزاد ، به همان شیوه بزرگسالان ، برای کودکان سودمند باشد.
*بازی درمانی کوتاه مدت ساختاری برای کودکان دارای اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی :
این رویکرد چند وجهی شامل استفاده یکپارچه از بازی درمانی و مشارکت کارکنان مدرسه و والدین می باشد تا یک پروتکل درمانی کاملتری به وجود آید.
*مولفه های اصلی:
عدم توجه یا فراخنای توجه کوتاه
بیش فعالی ( بی قراری، آرام نگرفتن، مشکل در یک جا نشستن، تحریک مفرط )
تکا نشگری( عمل قبل از تفکر ، توانایی برنامه ریزی ضعیف ، تحمل ناکامی پایین و...)
داشتن رفتاری پراکنده و غیر قابل پیش بینی
*اهداف درمان:
ایجاد اعتماد به نفس در کودک در حوزه های خاصی از کمبود
(32)افزایش توانایی در تمرکز بر تکا لیف
تشویق برای نشان دادن خود کنترلی
آموزش در نظر گرفتن پیامد ها قبل از عمل کردن
ترکیبی از فنون مختلف با رویکرد چند وجهی است ، که موثرترین درمان برای کودکان درای اختلال بیش فعال همراه با نقص توجه ارائه می کنند.
*فنون این رویکرد درمانی :
1- آموزش والدین در ارتباط با واقعیت هایی در مورد کودک و پیش آگهی دادن در حد امکان
2- آموزش والدین به طور هفتگی
3- ارجاع به پزشک در صورت لزوم
4- مداخله در کلاس
5- آموزش مهارت های اجتماعی
6- بازی درمانی انفرادی
توصیف درمان :
1- وسایل لازم :
سینی شن ، یک مجموعه از اسباب بازی ها ، یک خانه عروسکی، سبد های پر از عروسک، یک میز محکم برای گل و یک مجموعه از ابزار های آشپزخانه برای کار با گل و اسباب بازی های دیگر متناسب با بازی های پیش بینی شده مثل: تلفن عروسک ها، کیف پزشکی با گوشی طبی و...آلات موسیقی
2-ارزیابی نیاز های درمانی کودک با حضور والدین( گفتگو با معلمان، کارکنان، و....) برگزاری جلسه فردی با کودک ، استفاده از تکنیک های فرافکن ( نقاشی ، داستان گویی ، بازی ها ) جهت ارتباط با دنیای درون کودک
نقاشی ( تصویر یک خانه، درخت، آدم ) – توجه به مقاومت های مراجع و محترم شمردن احساس وی
3-اهداف ذکر شده
4- خاتمه درمان خداحافظی نیست .
*پیش آگهی: دست یابی به آن میزان از یکپارچگی که سبب تسهیل رشد شود.
*نتیجه گیری: فرآیندی که به موجب آن انرژی کودک می تواند مسیر مورد نظر خودش را در بر آوردن نیاز های تحولی و
رشدی مداوم کودک پیدا کند. چنین عملی منجر به تعاملات وسیع کودک در زندگیش می شود.
*بازی درمانی بر اساس رویکرد آدلر:
از نظر آدلر هر فرد در درجه اول موجودی اجتماعی است .از طرفی به طور ذاتی یک فرد مانند یک واحد عمل می کند ، که (افکار ، احساسات ، اعمال ، خاطرات ، خواب ها و حتی فیزیو لوژی) وی به سمت یکسانی جهت می یابد.
آدلربربی نظیر بودن هرفرد تاکید دارد.
بنابر این شخصیت هر فرد توسط محیط اجتماعی و تعاملات بی نظیر افراد شکل می گیرد . مردم به طور ذاتی وجود اجتماعی دارند و به وسیله نیاز به احساس تعلق برانگیخته می شوند.
شیوه رشد یک فرد یگانه ، خلاق و وابسته به تفسیر های ذهنی اوست که از زندگی دارد.
شکل گیری شخصیت : این موارد در تکوین شخصیت افراد مهم هستند.
1-نیاز های انسان
2- حرکت به سوی اهداف
3-خلاقیت و منحصر بفرد بودن
4- تجربه زندگی از چشم انداز ذهنی
(21)1- نیاز به احساس تعلق : پیروان آدلر معتقدند ، هر فرد نیازهایی دارد که متعلق به اوست و از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بر اساس این میل شخصی ، به مشاهده جو و منظومه خانواده می پردازد. تا در مورد هماهنگی با خانواده تصمیم بگیرد.
کودک خردسال اعمال و نگرش های خانواده را در مقابل خود و افراد دیگر مشاهده می کند . و در مورد چگونگی کسب عشق ، احترام ، قوانین حاکم بر ارتباطات و زندگی قضاوت می کند .
ارتباط والدین ، نگرش های آنان نسبت به انضباط ، تربیت و سبک زندگی والدین همگی از فاکتور های جو خانواده هستند .
عوامل گذار : صفات شخصیتی هر یک از اعضای خانواده ، ارتباطات هیجانی بین اعضاء خانواده ، سلطه گری و سلطه پذیری اعضاء ، تعداد اعضاء خانواده ، تفاوت سنی بین کودکان ، جنسیت آن ها و ترتیب تولد آن ها به عنوان منظومه خانواده برکودک تاثیر می گذارند.
کودک در منظومه خانواده بین خود ، دیگران و دنیا نتیجه گیری می کند.
کودک در سن 6-7 سالگی بر اساس این نتیجه گیری و قضاوت ها سبک زندگی و اهداف ویژه ای را برای زندگی مشخص میکند . واین سبک زندگی ، جهت گیری کلی شخص برای زندگی است . واز این طریق کودک کسب اهمیت و تعلق پذیری را بدست می آورد. اگرجو و منظومه خانواده + باشد سبک زندکی سازنده و مفید و اگر منظومه خانواده – باشد سبک زندگی مخرب و بی فایده خواهد بود .
در نتیجه تمام تصمیمات فردی او در مورد رفتار بر پایه این ادراکات و قضاوت هاست که ممکن است برای دیگران قابل فهم وپذیرش نباشد.
در بازی درمانی آدلری این وظیف درمانگر است که سبک زتدگی کوذک و منطق خصوصی او را کشف کند و با درک چارچوب روان شنا ختی کودک به او کمک کند تا با آگاهی بتواند انتخاب کند که چه قسمتی از سبک زندگیش مفید بوده و چه قسمتی بهتر است تغییر یابد . بعد از اصلاح ادراک کودک از خود دیگران و دنیا می تواند راه های جدید کسب کردن اهمیت و تعامل با دیگران را یاد بگیرد.
بر اساس اصول روانشناسی فردی وجه دیگر از نیازها برای تعلق پذیری علاقه اجتما عی است .
علاقه اجتماعی یک حس همبستگی با سایر افراد و احساس تعلق به اجتماع است و آموزش و پرورش در رشد آن بسیار دخیل است . معتقد بود که رشد علاقه اجتماعی به عنوان واحد سنجش بهنجاری کودک است.
بنابر این یکی از مسئو لیت های بازی در مانکر افزایش علاقه اجتماعی کودک است
این کودکان یاد نگرفته اند که چطور دلبستگی های مثبتی به والدینشان دیگر اعضاء خانواده معلمین و سایر کودکان شکل بدهند.
2- حرکت انسان به سوی اهداف:طبق نظر آدلر تمام رفتار ها هدفمند هستند .
بسیاری از اوقات کودک از اهداف خودش و کوشش برای آن آگاه نیست . درمانگر می تواند با کمک کردن به کودک برای آگاهی یافتن اهداف رفتارش ظرفیت او را برای گرفتن تصمیمات مثبت و آگاهانه برای رفتار در مقابل دیگران افزایش دهد. در آموزش و تمرین رفتار ها و نگرش های سازنده و جدید به او کمک کند.
دریکورز و سولتز : اهداف کودکانی را که رفتار های مشکل و ترغیب نشده دارند را به 4 طیق تقسیم کردند.
توجه ، قدرت، انتقام، و اثبات بی کفایتی
اهداف + رفتاری عبارتند از ک توجه ، درگیری و مشارکت 2-خودمختاری و مسئولیت پذیری3-عدالت و انصاف4- اجتناب از تعارض و پذیرش آراء و عقاید دیگران
3- خلاقیت و منحصر بفرد بودن کودک : هر فرد توانایی های خلاقی دارد که حرکت برای پیشبرد اهداف آینده اش را تسهیل می بخشد. این خلاقیت کیفیت منحصر بفرد بودن هر شخص را فراهم می کند.
بازی درمانگر به دنبال راه هایی است تا یگانگی کودکان را به خودشان نشان دهد و سعی می کنند به آن ها کمک کند تا یاد بگیرند خود را ارزیابی کرده و ارزش گذاری کنند.
در مشاوره با والذین درمانگر به محاسن کودک اشاره می کند .
(22)4- انسان زندگی را از چشم انداز ذهنی تجربه می کند.
از دیدگاه پدیدار شنا ختی و روانشناسی فردی : هر فرد از حوادث و ارتباطات برداشت های مشخصی دارد و این تفسیرها، از حوادث و ارتباطات واقعی مهمتر هستند.
دیدگاه ذهنی ، یکی از عملکرد های سبک زندگی فرد است . زیرا فرد همه اتفاقاتی را که در اصول زندگیش ، دیگران و دنیا رخ می دهد با منطق خصوصی خود می سنجد. و گاه احساس حقارت می کند.
کار بازی درمانگر در این دیدگاه این است که ارزش دیدگاه ذهنی کودک را بفهمد و به آرامی با اصول غلط و منطق خصوصی او مبارزه کند و احساس حقارت را در قالبی + در آورد. و به والدین برای درک بهتر و ارزش دیدگاه کودک کمک کند.
*هدف درمان :
1-پیداکردن آگاهی و بینش نسبت به سبک زندگی خود
2- اصلاح برداشت های غلط خود و غلبه بر آن ها از منطق خصوصی به سمت حس مشترک حرکت کند .
3- به سمت اهداف + رفتاری حرکت کند.
4- به منظور تعلق پذیری و کسب اهمیت راهکار های + را جایگزین راهکار های – نمایند
5- علاقه اجتماعی خود را افزایش دهد.
6- راه های جدید کنار آمدن با احساس حقارت را یاد بگیرد.
7- بهینه سازی خلاقیت و استفاده از قابلیت ها برای گسترش تصمیم های خود ارتقایی در حدود نگرش ها ، احساسات و رفتار ها را آغاز نماید.
*توصیف درمان :
1- وجود فضایی مناسب جهت حضور محرمانه کودک ومشاور
2- وسایل لازم: وجود حداقل یک نمونه اسباب بازی از هر 5 طبقه اسباب بازی
- بازی های پرورشی ( خانواده
- بازی های ترسناک
- بازی های معنادار
- بازی نقاشی با انگشت
بازی های پرخاشگرانه
3-ایجاد ارتباط عاطفی و صمیمی باکودک ( تمرکز بر ایجاد یک همبازی) از حمله این فنون : ترسیم رفتار-تکرار مفاهیم-انعکاس احساسات-تشویق-پاسخ به سئو الات- پرسیدن سئو الات-تعامل فعال با کودک تمیز کردن اتاق باهم-قرار دان محد.دیت با تلاش کودک برای قدرت (گدک نازپرورده)
4-کشف سبک زندگی کودک با بررسی هدف های
5-کشف جو ومنظومه خانواده
6-کمک به کودک تا بینشی از سبک زندگی خود را بدست آورد. ( آموزش مهارت های فرزند پروری به والدین)
راهنمایی کودک به سمت رفتارهای جانشینی برای موقعیت های مشکل زا( آموزش رفتارهای متناسب جدید که بیشتر اجتماعی باشند. تشویق کودک برای تغییر نگرش ها ، احساسات ، رفتارها،الگو های ارتباطی ، روش های کسب اهمیت و... با استفاده از اسباب بازی ها و ایفای نقش
*پیش اگهی:
*نتیجه گیری:
(23)*بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری
این دیدگاه بر این فرض استوار است که ادراک وتفسیر فرد از موقعیت ، پاسخ هیجانی و رفتاری او را به موقعیت تعیین میکند.
شناخت درمانی مبتنی بر این دیدگاه است که آسیب شناسی روانی نتیجه خطای سیستماتیک ، سوگیری و تحریف در ادراک و تعبیر وتفسیر رویداهاست .
این عوامل شناختی منجر به پاسخ های ناکار آمد به رویدادها می شوند. که به نوبه خود موجب تداوم وپایداری شناخت های ناکار آمد می شوند.
از لحاظ نظری تاکید بر تعامل فرد و محیط است نه بر فرد یا محیط بطور جداگانه
تفسیر فرد از رویدادها نقش مهمی در بسیاری از آسیب های روانی ایفا می کند و این تفسیر محصول تعامل ویژگی های فرد و ماهیت رویدادهایی است که فرد با آن مواجه است .
درمان شناختی بر این فرض استوار است که عاطفه و رفتار افراد تا حد زیادی بواسطه روشی که آن ها بر اساس آن ، جهان را تفسیر می کنند . تعیین می گردند.
3 موضوع مهم در درمان شناختی عبارتند از
1- تاثیر افکار بر هیجانات و رفتار های فرد به رویدادها
2- شکل گیری ادراکات و تفسیر رویدادها توسط عقاید و فرضیات فرد
3- متداول بودن خطا در تحریفات منطقی یا شناختی در افرادی که مشکلات روانی را تجربه می کنند.
بر اساس مدل شنا ختی ، ما می توانیم با علم به معنایی که یک فرد به موقعیت های خاص نسبت می دهد عکس العمل های او را پیش بینی کنیم
دامنه تحریفات شناختی نا محدود است اما به نظر می رسد که به طور منظم برخی از انواع خطا ها در تفکر اتفاق می افتد
افراد افسرده اغلب افکار خود کاری از خود به نمایش می گذارند که این افکار بازتاب یک دیدگاه منفی نسبت به تجربیات حال گذشته و آینده است.
درمان شناختی متشکل از مجموعه ای از تکنیک ها درمانی است که هدف آن تخفیف نشانه های پریشانی روانی است و از طریق اصلاح مستقیم تصورات مربوط به بد عملکردی که با آن ها همراه است صورت می پذیرد.
بازی درمانی شنا ختی برای درمان کودکانی که تشخیص های ویژه ای از قبیل ( لالی انتخابی، بی اختیاری دفع، ترس ها رویدادها یا آسیب های زندگی نظیر طلاق و سوء استفاده جنسی )را تجربه کرده اند به کار می رود.
*اهداف درمان :
1-کاهش هما هنگی مولفه های بیش فعالی که می تواند نتیجه همدلی و پذیرش درمانگر ، دستورالعمل های ویژه استراحت، تایید کلامی باشد.
2- جلسات درمانی فرصتی در اختیار بیماران قرار می دهد تا واقعیت شناخت های کلامی یا تصویری را که به طور اتفاقی به عواطفشان مربوط می شود تجربه کنند. و بیازمایند
بیماران ایده های تحریف شده را بررسی میکنندو برای تمایز قائل شدن بین ایده های معقول و نا معقول ((واقعیت عینی)) و (( آراستگی درونی)) را آموزش می بینند. بنابر این از طریق این فرآیند فرد در می یابد که ایده های او نا معقولند.
3-یکی از مکانیسمهای مشخص در درمان شناختی تغییر یا جابجایی سیستم فکری بیمار است ، همانطور که مفاهیم نامعقول ، تاثیر خود را از دست میدهند ، آسیب شناسی روانی ممکن است عقب نشینی نماید.
یکی از اهداف درمان رفتاری-شناختی ، شناسایی و تغییر افکار ناسازگاهمراه با نشانه های کودک است
افکار ناسازگار به اندیشه پردازی هایی اظلاق می شود که با توانایی فرد برای کنار آمدن با تجربیات تداخل می نمایند.
در مورد ترس ها ، افکار ناسازگار ممکن است شامل بیان خود (شرح حال ) شود . نظیر من برای چنین کاری ترسو هستم. یا من نمی توانم بر این ترس غلبه نمایم .
(24)*بازی درمانی رفتاری شناختی به طور خاص برای درمان کودکان پیش دبستانی و سنین اوایل دوران ابتدایی طراحی شده است
توصیف مراحل درمان
*مداخلات درمانی
بازی درمانی با توجه به توانایی شناختی محدود کودکان و اضطراب همراه با ترس به آنان فرصت می دهد تا احساسات خود را در یک محیط امن ابراز نمایند. برخی از اقدامات شناختی رفتاری در مورد کودکان ترسو عبارتند از*مداخلات رفتاری(حساسیت زدایی نظام دار - کنترل مشروط- الگو سازی- فنون شناختی)
*مداخلات رفتاری
1-حساسیت زدایی نظام دار: عبارت است از فرآیند کاهش اضطراب یا ترس از طریق جایگزینی یک پاسخ ناسازگار با یک پاسخ سازگار و انطباقی
در مورد بزرگسالان ، از طریق آموزش آرمیدگی عضلانی
در مورد کودکان : فعالیت های بازی آرام بخش یا تجسم مناظر آرام بخش
حساسیت زدایی منظم : مثال : کودک 5 ساله ترسو از ماندن در اتاق در بسته
الف- اتاق بزرگ، درمانگر حاضر در اتاق
1-بازی با اسباب بازی ، درباز
2- بازی با اسباب بازی، در نیمه باز
3- بازی با اسباب بازی، دری که به اندازه یک اینچ باز است .
4- بازی با اسباب بازی،در بسته اما محکم بسته نشده است.
5- بازی با اسباب بازی، در بسته
ب- اتاق کوچک، درمانگر حاضر در اتاق
ج- اتاق کوچک، بدون حضوردرمانگر در اتاق
1-بازی با اسباب بازی ، درباز
2- بازی با اسباب بازی، در نیمه باز
3- بازی با اسباب بازی، دری که به اندازه یک اینچ باز است .
4- بازی با اسباب بازی،در بسته اما به مدت 10 ثانیه محکم بسته نشده است
5- بازی با اسباب بازی،در بسته اما به مدت 30 ثانیه محکم بسته نشده است
6- بازی با اسباب بازی،در بسته اما به مدت 1 دقیقه محکم بسته نشده است
7- بازی با اسباب بازی،در بسته به مدت 10 ثانیه
8- بازی با اسباب بازی،در بسته به مدت 30 ثانیه
9- بازی با اسباب بازی،در بسته به مدت 1 دقیقه
10- بازی با اسباب بازی،در بسته به مدت 2 دقیقه
د-آسانسور با حضور درمانگر
1- ایستادن در آسانسوری که درهایش باز نگه داشته شده
2- ایستادن در آسانسوری با درهای بسته و خروج از آسانسوری برروی همان طبقه باز کردن مجدد و فوری در
3- سوار شدن به آسانسوری به طرف طبقه بعد.
(25)2- کنترل مشروط: به فنونی اطلاق میشود که رفتار را از طریق کنترل پیامد های آن تغییر می دهند.
تقویت+) با مشخص کردن یک رفتار آماج( هدف) – تعیین یک عامل تقویت کننده – به وجود آوردن تقویت مشروط جهت بروز رفتار هدفمند در مورد ترس ها به کار می رورد. مثل تقویت کننده های اجتماعی ( تحسین)- تقویت کننده مادی ( برچسب ها) – تقویت بازی مستقل ( افزایش اعتماد به نفس )
شکل دهی رفتار: ( روشی است که به کودک کمک میکند تا به رفتار هدف نزدیک و نزدیک تر گردد.
حذف محرک:
خاموش سازی رفتار:
تقویت افتراقی رفتار دیگر و تقویت افترلقی سایر رفتار ها :
3- الگو سازی:
4- فنون شناختی:
* راهبردهای تغییر شنا ختی و رویا رویی با عقاید نا معقول :
شرح حال + را می توان از طریق کنترل فعال ( من می توانم پشت سر این سگ راه بروم – هر زمانی که احساس کنم به این کار راغب هستم.
کاهش احساسات آزار دهنده ( من خواهم توانست در هر زمانی که آمادگی دارم به مدرسه بروم. )
گفته های تقویت کننده ( من شجاع هستم)
واقعیت آزمایی( واقعاً در خانه ما هیچ هیولایی وجود ندارد. ) راهبرد های کنار آمدن را آموزش داد.
خود کنترلی:( آموزش کودکان برای استفاده از رفتارهای جدید و روش های تفکری که حس کنترل فرد را ارتقاء می دهد.
استفاده از وازه STOP
کتاب درمانی: تمرکز برکتاب های کمک به خود – یک کودک الگو
والد درمانی: کمک به والد در جهت طرح ریزی رویکردی که ترس های کودک را تقویت نخواهد کرد.
*تعمیم/ پیشگیری از بازگشت (عود) :
حفظ و تداوم رفتارهای انطباقی پس از خاتمه درمان و عمومیت دادن این رفتارها به محیط طبیعی است.
*بازی درمانی با رویکرد کودک محور ( راجرز):
رویکرد کودک محور فلسفه ای است که منجر به ایجاد نگرش ها ورفتارهایی برای بقاءواحساس لذت درزندگی فرد در رابطه با کودکان می گردد.
فلسفه اصلی ، استعداد فطری کودک برای کوشش درجهت رشد و بلوغ و هم نگرشی نسبت به اعتقاد عمیق و پایدار به توانایی کودک برای خود فرمان بودن به گونه ای سازنده است.
دربازی درمانی با رویکرد کودک محور ساختار شخصیت بر3 سازه اصلی و مهم استوار است
1- شخص : سازه شخص عبارت است از تمامی چیز هایی که کودک را می سازد. یعنی: ( افکار، احساسات ، رفتار ها ، هیجانات و حتی وجود فیزیکی فرد) و اینها همیشه در فرآیند رشد شخص حضور دارند. و کودک در مرکز این تشکلات قرار دارد و با تغییر هر یک از آن ها بقیه اجزا نیز تغییر می یابد.
- تعامل مداوم و پویای شخص ( نظام کل) در جهت شکوفا کردن خود، تلاش می کند .
این فرآیند پویا و فعال یک حرکت درون وابسته است. در جهت تبدیل شدن به یک شخص یا عملکرد مثبت تر
رشد مثبت ، بهبود، استقلال بلوغ و اعتلای فرد (شخص) در فرآیند رفتار هدفمند،کودک در تلاش ارضای نیاز های فردی که در میدان پدیداری منحصر بفرد تجربه شده و کودک بخاطر آن به واقعیت شکل می دهد.
(26)2- میدان پدیداری: ( هر چیزی که کودک تجربه می کند. ) خواه در سطح هوشیاری ، درونی و یا بیرونی باشد.
- مرجع درونی اساس نگریستن به زندگی است.
برای کودک: هرچیزی که وقوع آن را درک کند درحکم واقعیت است.
رفتار:عبارت است تلاش هدف گرای جانداربرای رفع نیازهای خود از این میدان، به همان صورتی که تجربه کرده است. درک نماید.
این مفهوم ، بخش اعظم بازی درمانی کودک محور است. که باید با نگاه از دریچه چشمان کودک ، رفتار را درک کرد.
از این رو ، درمانگر باید به دقت و با وسواس زیاد از قضاوت و ارزیابی حتی ساده ترین رفتار های کودک ( مثلاً نقاشی ، مهره ها یا مکعب ها روی هم انباشته شده و منظره ای روی ماسه ) اجتناب می کند .
و به سختی می کوشد تا چهار چوب مرجع درونی کودک را بفهمد
باید دنیای پدیدار کودک مرکز توجه قراربگیرد و فهمیده شود.
از کودک انتظار نمی رود با ملاک های از پیش تعیین شده با معقوله های از قبل تصور شده برخورد کند.
3- سومین سازه اصلی نظریه کودک محور ، خود است .بخشی از تجربیات کامل کودک ، یعنی تعاملات با دیگر تجربیات مهم و تجربیاتی از میدان دیداریکامل که کودک به عنوان خود تدریجاً بین آن ها فرق می گذارد.
می توان این مسئله رارا به عنوان بخشی ازدنیای خصوصی ودرحال رشد کودک که تدریجاً درمسیر تعامل با محیط به عنوان((من ))شناخته شده توصیف نمود.
3-خود : همانگونه که کودک رشد می کند ، ممکن است تجاربی بدست آورد . که نخست توسط والدین و سپس سایرین ارزش گذاری می شوند.
این تجارب به بخشی از میدان پدیداری بدل می گردند. و به ساخت خود کمک می کند .
چنین تعاملاتی ممکن است منجر به این شود که کودک نسبت به احساسات مربوط به خود ، شک و تردیدها در مورد خود ، حتی رد و عدم تایید خود و نیز امکان بسیار محتمل اتکاء بر ارزیابی دیگران به جای تکیه بر خود ارزیابی دچار گم گشتگی گردد.
این انکار تجربه نسبت به آگاهی ممکن است به نا سازگاری روانی بعدی کمک نماید.
در نتیجه رشد تعامل با میدان پدیداری ، دستخوش تغییر می شود.
او ساخت خود پنداره را به صورت یک شکل بندی سازمان یافته از ادراکات خود که برای آگاهی ، قابل قبول است ، توصیف نمود.
*اهداف درمانی رویکرد کودک محور:
1- توسعه یک خود پنداره مثبت تر
2- در نظر گرفتن خود مسئو لیتی بیشتر
3- خود فرمان شدن بیشتر
4- خویشتن پذیری بیشتر
5- اتکاء بیشتر بر خود
6- شرکت در تصمیم گیری خود مختار
7- تجربه یک احساس کنترل
8- حساس شدن نسبت به فر آیند کنار آمدن
9- توسعه یک منبع درونی ارزیابی
10-اعتماد بیشتر به خود
*مهارت ها :
مهارت های اساسی در بازی درمانی کودک محور معطوف به ایجاد جوی هستند که باعث ترغیب مهارت های لازم برای رویا رویی فرد در چهار چوب امن خواهدشد. یعنی ایجاد احساس امنیت روانی در دانش آموز .
(27)یا پاسخ های کوتاهی که درمانگر در قبال راهنمایی های کودک ( با اسباب بازی ) به کار می برد شروع می شود .
به منظور عدم حواس پرتی کودک از تمرکز بر مکانیسم بازی ، گفتگوی مناسبی را انتخاب نموده و بینش آن ها را نسبت به احساسات خودشان با لا می بریم.
هنگامی که کودک در حال به نمایش گذاشتن کارهای ترسناک ، خطر ناک یا نا امن با اسباب بازی هاست . به اسباب بازی ها اشاره می کنیم به جای تو..
مهارت های اساسی در بازی درمانی کودک محور :
1- مهارت های سازنده : ( در آغاز و پایان جلسه بازی درمانی ، کودکان را از حد و مرز های عمومی ، ضمن حفظ و نگهداری یک جو جذاب آگاه می کند.
2- مهارت گوش دادن همدلانه: توجه به واژگان ، حرکات چهره و بدن کودک و توصیف صحیح احساسات و به گونه ای مناسب انعکاس
3- مهارت اعمال محدودیت : کودکان را باید به یاد مسئولیت به خود ، محل بازی و درمانگر بیاندازد.
در بازی درمانی کودک محور ، دانش آموز خود انتخاب گر بازی خواهد بود.
پیش آگهی :
نتیجه گیری:
* توصیف درمان :
تغییر در این درمان ، به پاسخ کودک در زمینه محیطی که از سوی درمانگر ایجاد شده بستگی دارد.
نقش بازی درمانگر کودک محور ، ایجاد یک نوع رابطه ای است که کودک را قادر به کشف نحوه ی توانایی او به عملکرد مستقل می سازد.
- برقراری رابطه عاطفی و حسنه با کودک
- توجه و حساسیت درمانگر نسبت به تجربه فعلی کودک
- وارد دنیای کودک شدن با فرآیند پذیرش ( احساسات، نگرش هاو افکار کودک)
- اجازه به تصمیم گیری کودک درانتخاب عمل (
- احساس آزادی عمل
*اصول بازی درمانی کودک محور: ( 8گانه اکسلاین)
1- توسعه رابطه گرم و صمیمانه
2-پذیرش بدون قید و شرط
3- احساس آزادی کودک در ابراز کا مل احساسات خود
4--ایجاد آزادی عمل در کودک( در ابراز احساسات خود آزاد باشد.
4-شناخت و انعکاس احساسات کودک
5-احترام گذاشتن به کودک
6-جهت ندادن به رفتار کودک
7-شتاب نکردن در درمان
8-توجه درمانگر به محدودیت های کودک
* در حیطه اصول رویکرد کودک محور ،کودک از طریق مراحل زیر در فرآیند درمان پیشرفت می نماید.
- پراکندن احساسات منفی که در سرتاسر بازی کودک ابراز می شود.
- احساسات دو سو گرا عمدتاً اضطراب یا خصومت
- هدایت احساسات منفی که نسبت به والدین ، خواهریا برادر و سایرین یا به شکل خاصی از واپس روی بروز می نماید.
- احساسات دو سو گرا +و- نسبت به والدین، خواهریا برادر و سایرین ،
- نگرش های واضح متمایز ، منفک معمولاً واقع بینانه +و- و نگرش های + نافذ در بازی کودک
(28)*شرایط اسباب بازی ها در رویکرد کودک محور :
1- تسهیل کننده دامنه گسترده ای از بیان خلاقیت باشد.
2- تسهیل کننده دامنه گسترده ای از بیان هیجانی باشد
3- تسهیل کننده بازی های هدفمند و اکتشافی باشند
4- جذب کننده علائق کودک باشند
5- زمینه ساز اکتشاف و ابراز خود بدون بیان کلامی باشد
6- زمینه ساز موافیت بدون ساخت تعیین شده باشد
7-زمینه ساز بازی بدون قید و شرط باشند.
* اسباب بازی های منتخب بازی درمانی کودک محور:
- اسباب بازی های تربیتی یا پرورشی مربوط به خانواده
- اسباب بازی های مربوط به پرخاشگری
-اسباب بازی های ساختمان سازی
- اسباب بازی های چند کاره
17)*رویکرد های بازی درمانی:
1- رویکرد گشتالت
2- رویکردآدلر
3- رویکرد شناختی رفتاری
4- رویکرد کودک محوری
5- بازی درمانی کوتاه مدت برایکودکان خانواده های از هم گسیخته
6- رویکرد بازی درمانی کوتاه مدت برای کودکان بیش فعال همراه با نقض توجه
7- رویکرد روان تحلیلی رویکرد
*بازی درمانی با رویکرد گشتالت :
گشتالت درمانی یک شکل انسان گرایانه و مبتنی بر فرآیند درمان است ، که به کارکرد یکپارچه تمام جنبه های انسان متشکل از ( حواس،جسم،هیجانات و عقل. و....)مربوط است .
اساس تحول شخصیت درتئوری گشتالت ، اصل خود تنظیمی ارگانیسمی است . این فرآیند ارگانیک ، به نیاز های کودک اجازه بروز می دهد.و از یکپارچگی تجارب حمایت می کند. و منجر به یادگیری،رشد و به فعلیت رسیدن توانائی های بالقوه می شود .
از نقطه نظر گشتالت کودک یک ارگانیسم کامل است ، شامل فرآیند ها ساختارو عملکردهای زیستی و روانی است که با حواس،جسم ،هیجانات و عقل متولد می شود و بر اساس پایه ژنتیکی منحصر بفرد رشد می کند .
فرآیند های رشدی او متمایزتر می شود و فردیت کودک بروز می نماید.
هر انسانی در بافت معینی متولد می شود درک می شودورشد می کندو دریک میدان مشخصی به تعامل با محیط می پردازد.
کودک درحفظ تمامیت وجود خود بطور ثابتی با نیاز های خود ( فیزیکی،هیجانی،یا عقلانی) روبرو می شود. واحساس نا راحتی را تجربه می کند.تا زمانی که راهی برای ارضاء هر یک از نیازها پیداکند و تجربه ای را برای کسب احساس رضایت یا یک تعادل جدید جذب کند.
بنابر این فرآیند خود تنظیمی ارگانیسمی مستلزم آگاهی از محیط درونی و بیرونی است .
این آگاهی مستلزم استفاده کامل ازسیستم (حسی-حرکتی،شنوایی،بینایی،چشایی،بویایی، حس عمقی ولامسه)
آگاهی از تحریکات داخلی یا خارجی ارگانیزم منجر به تهیج و بر انگیختگی سیستم حرکتی وبرخورد احتمالی با منبع شناخته شده در ارتباط با نیازکامرواسازی می شود . سپس این تجربه ارزیابی، جذب، هضم شده و برای رشد کودک مورد استفاده قرار می گیرد.
این تعامل با محیط در تئوری گشتالت ((تماس)) نامیده می شود.
تماس: فرآیند آگاهی از از یک نیاز و حرکت به سمت محیط برای برآوردن آن است .
درگیری با محیط از نقطه نظر گشتالت برای برآوردن نیاز یک تهاجم است که فرد را قادر به جهت گیری حرکت و سازمان بندی هیجان یا انزژیش می کند .
بنابراین تهاجم برای رشد ضروری است .
مرز برخورد و درگیری : نقطه ای است که فرد در آن ((من)) را از غیر من تجربه می کند و احساس خود رشد می کند.
در شخصیت سالم خود همیشه تغییر میکند
خود از برخورد با محیط ازطریق جذب آن چه که باعث پرورش او می شود و طرد آنچه که او را محدود میکند یا مسموم کننده است به چیز تازه ای مبدل می شود .
(18)برخی از کارکردهای سالم بطور خود انگیخته ، خوشایند ، بدون کوشش، لذت بخش ومعنادار تجربه می شوند که این مستلزم ارتباط پرقدرت باخود، دیگران و دنیاست.
ارتباط، انتخاب و درستی در گشتالت درمانی ویژگی های سلامتی و
رکود، مقاومت، انعطاف پذیری و کنترل افراطی ویژگی های بیماری هستند.
ناراحتی روانی که اغلب با اضطراب همراه است در درون فرد علائمی از عدم تعادل هستند. و احتما لاً توقف هایی در کارکرد طبیعی ایجاد می کنند.
زمانی که کودک برای روبرو شدن با نیاز هایش وادامه رشدش تلاش می کند اما در برخورد منجر به درد روانی یا جسمی از قبیل رها شدن یا آسیب دیدن می شود از یک پارچگی جلوگیری می کند و فرآیند تماس با محیط بهم می ریزد به عبارت دیگر مسائل بسیار زیادی زندگی کودک را احاطه میکنند.
منشاء دیگر کارکرد نامناسب کودکان مستقیماً ناشی از این حقیقت است که کارکرد اصلی در زندگی روانی کودک درون فکنی است ( واقع گرایی مطلق پیاژه)
در طی فرایند انتزاعی کردن وبازنمایی واقعیت به نماد های روانی به منظورانعکاس وارزیابی
کودک گشتالت خود رابر اساس سازمان بندی تجارب خود همراه با واکنش ها ، پاسخ ها و آموزش افراد مهم در زندگیش تشکیل می دهد.
کودک تمام این رویدادهای درونی وبیرونی رادر خود هضم می کند.
برای کودک این درون فکنی ها غیر قابل تردید است . زیرا کودک فاقد رسش شناختی یا هیجانی است .
بدین منظور توانایی تشخیص اینکه چه چیزی برای آن ها مناسب یا نامناسب می باشد را ندارند. بنابر این هر چیزی که درمورد خودشان بشنوند یا تصور کنند که می شنوند تمایل دارند بپذیرند.
آن ها تمام طرحواره ها یا باورها رادر مورد خودشان این که در ارتباط با دیگران چطور هستند یا چطور باید باشند را شکل می دهند . این باورها ، تعمیم ها یی از قبیل ((من نادان هستم)) ((من با همه مهربان هستم )) چه چیزهای بدی در مورد من وجود دارد –من لیاقت این زندگی را ندارم یا هرگز کار درستی انجام نداده ام ، هستند که فرد در مورد خودش عنوان می کند.
کودک با این باورها عمیقاً متوجه می شود که چیزی در درونش اشتباه است .
کودک هر چه پیام های – را بیش از پیام های + جذب کند بیشتر احساس می کند که واقعاً خود را از دست داده است . در نتیجه
او رشد خود را متوقف و محدود می کند.
چنین محدودیتی موجب فروپاشی خود می شود.
چنین محدودیت و حمله به خود منجر به ایجاد یک تجربه ناقص از توانایی های سازمان بندی شده در ارتباط ب کارکردهای حسی و حرکتی می شود.
در نتیجه ارتباط موثر با خود شخص ، دیگران و محیط آشفته می شود.
اغلب کودک ، از مقابله با تجربه آسیب زا یا تجربه مزمن خاص ، دچار نا امیدی و یاس می شود.
مثلاً: رویارویی با پدر الکلی ، معتاد یا طلاق والدین توسی ، رشد هیجانی و شناختی کودک ( خود محوری) ممکن است او را برای سرزنش خود در مقابل شکست خانواده آماده کند.
ارگانیسم به منظور خود از فرو پاشی روانی ، تجاربی را در زمینه زندگی او قرار می دهد. در اینجا مساله ناتمام از بین رفتن انرژی و فریاد برای توجه است .
جذب در مرحله اول باعث تضعیف وی شده است .
کودک به منظور اجتناب از طرد و رها شدن و به دست آوردن تایید ، به رفتار های مرضی ای را بروز می دهد که مانع درگیری او در برخورد با دنیایش ب کودکان ، معلمین ، والدین وکتاب ها شود
برای مثال: احساساتش را از طریق نادیده گرفتن تجربه شخصی اش فرافکنی گند.
(19)او ممکن است بوسیله کتک زدن ریا، مشت زدن یا لگد زدن از احساسات درد ناکش دور شود .
او ممکن است خشم و سوگش را از طریق محدود کردن به نقاط مختلف بدنش مثل سردرد معده درد یا حملات آسمی به خودش معطوف کند.
ممکن است برای اجتناب از احساسی که دارد بیش فعال یا دوری گزین شود .
این رفتارها نشان دهنده این نکته است که جنبه هایی از فرآیند ارگا نیسمی کودک نیاز به اصلاح دارد و این که احساس کودک از خودش ناچیز و شکننده است
*اهداف درمانی:
1-ضروری ترین جنبه بازی درمانی براساس رویکرود گشتالت ارتباط درمانی است .
براساس تجربه احترام متقابل و نشان دادن علاقمندی حهت درمان مراجع
نکته اساسی: درمانگر باید خودش و کودک را دارای حق برابر ببیند . بدون توجه به وضعیت بزرگسالی با تخصص ،برقراری یک ارتباط مبتنی بر اعتماد و تلاش برای ایجاد رابطه اولین هدف درمان می باشد.
2- بازتوانی و تمایزکارکرد حسی و حرکتی) استفاده از اعضای حسی و حرکتی ) اگر کودک این کارکردها را محدود کند آن ها بتدریج از سازمان بندی تجربه فاقد حساسیت شده و از هم گسیخته می شوند .
در درمان باید این احساسات بیدار شوند که فرد احساس کند و فاعل گردد.
3- ایجاد خود حمایتی درفرد : هر کودک بخش جدایی ناپذیر ازسیستم خانواده و ساختارفرهنگی است .
با وجود این او فرد واحدی است . درگیر کردن سیستم خانواده و خواست های فرهنگی برای انطباق ، موجب می شود کودک این تجربه را که او کیست کشف نکند.
یک کودک آشفته اساساً با دنیایش تلاقی پیدا می کند و خودش را از دریچه چشمان دیگران می بیند.
این موضوع مانع توانایی اودرفهم این که چه کسی هست؟و چه کسی نیست؟، مسئولیت اورا برای انتخابهایش محدود می کند
ضروری است که بازی درمانی دانش او را نسبت به خود و منحصر بفرد بودنش نیرو بخشد. کودک بفهمد حق انتخاب دارد و می تواند رفتار های جدید را کشف کند .
4- از اهداف مهم دیگر در بازی درمانی ، این است که کودک از بیشتر هیجانهایش( خشم ،پرخاشگری،اندوه و غم ، شادی )آگاه شود
یعنی هر هیجانی چطور در بدن احساس می شود و چه مفهومی دارد و چطور می تواند از آن ها استفاده کند وآن ها را از
راه های مستقیم و مناسب ابراز کند.
معمولاً کودک در درمان از ابراز هیجان خود خود داری می کند .
این امر می تواند باعث شروع و ابقاء علائمی مانند ( سردرد ، آسم ، معده درد و خستگی شود.)
خشم کمتر از سایر هیجانات درک شده است . بازداری ابراز ناکامی ، خشم و عصبانیت ، اغلب دلیل بسیاری از مشکلات در آشفتگی کودک است و یا احساس بی کفایتی خود است.
ابرازخود کودک، مستلزم پرخاشگری درخدمت خود است که توسط بزرگسال به عنوان خصومت مورد تعبیر غلط قرار می گیرد.
این اشتباه ، به عنوان قسمتی از دید کودک درمورد خود درون فکنی می شود .
بنابر این درمان باید سبب تسهیل درک او نسبت به هیجانش به ویژه در مورد خشمش شود و راه درستی پیدا کند که از طریق آن ها با نیاز هایش روبرو شود .
5- این شکل از بازی درمانی گشتالتی به نیاز کودک برای کشف مجدد از طریق کمک به ارتباط درمانی قابلیت او در مورد خود حمایتی و بیان هیجانی می پردازد.
هدف دیگر درمان ترمیم تمام منابع ارگانیسمی است تا همانند خود منحصر بفردش کارکرد کاملی داشته باشد. بنابراین او باید تمام جنبه های خودش رابپذیرد. (حتی جنبه هایی راکه خودش یا دیگران ممکن است دوست نداشته باشند. )
قبل از اینکه رشد توام با سلامتی امکانپدیر شود او نیاز دارد آن جنبه هایی از خودش که محدود ،طرد، فرافکنی و جداکرده بود را دوباره گرد آوری و جذب کند یا به طریقی اصلاح کند.
20-*تشکیل یک اتحاد درمانی با والدین :
یک دوره موفقیت آمیز در درمان مستلزم برقراری ارتباط با افراد دیگری به ویژه والدین کودک در زندگی است
درک از رفتار کودک مستلزم ارزیابی و درگیر شدن با زندگی کودک به عنوان یک کلیت است و ادامه می یابد و تمام عوامل در زندگیش وابسته به یکدیگرند
کار درمانی مستلزم این است که درمانگر نه تنهایی درون روانی او بلکه با عناصر بیرونی که رفاه او راتحت تاثیر قرار داده اند نیز رابطه برقرار کند.
اصل اساسی در گشتالت درمانی این است که رفتار کارکردی از میدانی است که آن رفتار بخشی از آن است . به منظور درک رفتار با علائم یک کودک درمانگر باید از موقعیت به عنوان یک کلیت شروع کند و هیچ قسمتی از آن را مستثنی نکند
اعضاء خانواده – کارکنان مدرسه اولیاء قانونی دوستان هر فرد یا گروهی بخش مهمی از زندگی کودک است بنابراین باید در درمانش در نظر گرفته شوند.